اين اعلام عمومي ثمرات بالقوه فراواني براي ما ميتوانست داشته باشد كه به نظر ميرسد دستگاه ديپلماسي ما به حداقلي از آن كفايت كرد؛ در گردآوري و تنظيم اين مطلب از مجموعه مقالات مركز مطالعات و تحقيقات جنگ بهره بردهايم.
با تجاوز عراق به ايران و اشغال مناطق مرزي ايران از سوي نيروهاي رژيم بعث، حقوق بشردوستانه بينالمللي به شديدترين وجه ممكن نقض گرديد زيرا نيروهاي عراقي از ارتكاب هيچ جنايت جنگي فروگذار نكردند.
همانگونه كه همگان اطلاع دارند، رژيم عراق در 31شهريورماه 1359 (22سپتامبر 1980) با نقشه قبلي، جمهوري اسلامي ايران را مورد تعرض نظامي قرار داد و حاكميت، استقلال و تماميت ارضي ايران را نقض كرد. يكي از آثار و در حقيقت اهداف تجاوز عراق، اشغال بخش وسيعي از سرزمينهاي ايران بود.
نيات شوم و مقاصد توسعهطلبانه رژيم بعث در بارزترين شكل خود در اشغال سرزمينهاي ايران و شيوه اقدام و عملكرد نيروهاي نظامي آن دولت در مناطق اشغالي، هويدا گشت.
عراق در تجاوز خود به ايران موضوع دفاع از خود را مطرح ميكرد و مدعي بود كه ايران تلاش دارد تماميت ارضي اين كشور را زير سؤال ببرد. حتي اگر استدلال عراق واقعيت داشت، اين كشور ميبايست به استناد قرارداد الجزاير اختلافات خود را در طول سه ماه با يك كشور دوست در ميان گذاشته تا نسبت به حل و فصل آن اقدام شود. اما تجاوز عراق مشخصاً نشان ميدهد كه اين كشور از مفاد قرارداد الجزاير تخطي كرده است.
صدام حسين در توجيه تصميم خود به لغو يكجانبه قرارداد الجزاير در 17سپتامبر سال 1980 خطاب به مجلس عراق گفت: چون رهبران ايران به طور عمدي با دخالت در امور داخلي عراق از قرارداد الجزاير تخطي كردهاند و با پسدادن اراضي عراق مخالفت ورزيدهاند، من در اينجا اعلام ميكنم كه قرارداد سال 1975 به طور يكجانبه لغو شده و شطالعرب به حاكميت عراق بازگردانده خواهد شد.
چراغ سبز شوراي امنيت به عراق و سكوت 22ماهه شورا بعد از قطعنامه 479، عراق را تشجيع كرد تا تمام اصول و قواعد بشردوستانه مجرا در سرزمينهاي اشغالي را بيهيچ واهمهاي زير پا گذارد.
به زعم عراق اگر شوراي امنيت در مورد اصل اشغال سرزمينهاي ايران از سوي آن كشور، حتي از درخواست عقبنشيني به مرزهاي شناختهشده بينالمللي(كمترين اقدام ممكن) استنكاف ورزيده است، طبعاً در مورد آثار و نتايج آن نيز دست به هيچ واكنشي نخواهد زد. با توجه به جو حاكم بر شوراي امنيت و چهره صلحطلبانه عراق در پذيرش قطعنامه479 اين انتظار عراق چندان نيز دور از واقعيت نبود. به دنبال اين امر، در بسياري از موارد رسماً به سربازان عراقي دستور داده شد كه در قتلعام مردم غيرنظامي سرزمينهاي اشغالي ايران ترديد و واهمهاي به خود راه ندهند.
بنابراين، يكي از مباني رفتاري ايران در طول جنگ به ماهيت عملكرد عراق و بياعتمادي ناشي از آن معطوف بود؛ يعني بر اساس اين كه:
1 - عراق طبق اصول و قوانين بينالمللي و حقوقي متجاوز است. 2 - اين كشور براي تأمين خواستههاي خود تمام قوانين حقوقي را زير پا ميگذارد. 3 - تنها با قدرت ميتوان با قدرت عراق مقابله كرد و از تبعات منفي فزونتر آن در امان بود.
از اين رو، مقابله نظامي، مناسبترين راه براي حل معضل و مشكل صدام و حفظ تماميت ارضي و استقلال كشور بود؛ بنابراين حداكثر توان و امكانات در اين راستا سازماندهي شد.
به گزارش سرویس علمی جام نیورز به نقل از قدس، در منابع پزشكي اسلامي از سياهدانه با عنوان « شونيز» يا « حبه السوداء» ياد شده و همچنين از آن به عنوان شفاي هر بيماري ذكر شده است.
از جمله در حديثي از پيامبر(ص) درباره شب معراج آمده است : مامررت بملأ من الملائکه الاان قالوا یا محمد احتجم و أمر امتک بالحجامه و ما تداویتم به الحجامه، الشونیز و القسط؛ شب معراج دراثناء پیمودن راه، به عده ای از فرشتگان برخورد کردم که می گفتند: ای محمد(صلی الله علیه وآله) حجامت را به امّت توصیه بفرما و بهترین درمان برای شما حجامت و خوردن سیاهدانه و قُست است.
در احاديث پزشكي فراواني به خوردن سياه دانه سفارش شده و از نقش آن در سلامتي سخن به ميان آمده است. دانش امروزي هم سياه دانه را لاغر کننده، رقیق و خارج کننده اخلاط سینه، تصفیه کننده خون، دافع اخلاط زیان آور، زیاد کننده ادرار و شیر، خشک کننده ترشحات زخم ها و تراوش ندول چرکی و غرورها، خنثی کننده خون کثیف شده به علت سردی و بخور و اسپری آن را دورکننده حشرات، ضداسپاسم و قولنج، مسکن سرفه، ضد تنگی نفس افراد آسمی باعسل و نافع برای استفراغ خونی و خونریزی سینه، ضد یرقان و عطش و نارسایی کبد و طحال مي داند.
ايمني از زكام
امام رضا عليه السلام درباره خواص اعجاب انگيز سياه دانه مي فرمايد: در سیاهدانه برکت است. در چهل چیز خداوند برکت قرار داده ازحبوبات و جمادات هم سیاهدانه را بر گزیده است.
مطابق توصیه امام رضا عليه السلام سياه دانه و بوییدن گل نرگس خاصیت ایمنی در برابر زکام را دارند. امام رضا (ع) می فرماید: وَلیشُمَّ النَّرجِسَ ؛ فَإِنَّهُ یأمَنُ الزُّکامَ ، وکذلِک الحَبَّةُ السَّوداءُ،؛ گل نرگس ببویید؛ زیرا از زکام، ایمنى مىبخشد و همچنین است سیاه دانه.
معجون سياه دانه و عسل
در بياني ديگر امام رضا عليه السلام سياه دانه را باعث نابودي امراض مزمن دانسته اند و مي فرمايند: اروی عن العالم علیه السلام ان حبه السودا مبارکه یخرج الداء الدفین من البدن؛ امام موسی بن جعفر علیه السلام روایت شده است که سیاهدانه مبارک است و بیماری های مزمن را از بدن خارج می کند.
آن حضرت در بياني ديگر از معجون سياه دانه و عسل به نيكي ياد كرده و از خاصيت شفادهندگي آن ستايش كرده و فرموده اند: أن حبة السوداء شفاء من كل داء إلا السام و عليكم بالعسل و حبة السوداء ؛ درسياه دانه شفاي هر دردي است مگر مرگ و بر شما باد به خوردن عسل و سياه دانه.
يك نكته
در متون طب سنتی برای سیاه دانه خواص مقوی و منحصر به فردی ذکر شده است. بسیاری از حکما و اطبای طب سنتی ایران، هند و چین از سیاه دانه، روغن و عصاره آن به صورت موضعی و خوراکی برای درمان بسیاری از بیماری ها و اختلال های جسمی استفاده می کنند. به اعتقاد این گروه از درمانگران مصرف سیاه دانه می تواند در درمان بسیاری از بیماری ها از قبیل بیماری های دستگاه کلیه، دستگاه گوارش (مثل نفخ، تورم معده، زخم معده) و پیشگیری از ابتلا به انواع بیماری های مزمن و سرطان موثر باشد. مصرف موضعی و خوراکی سیاه دانه علاوه بر جنبه درمانی در حوزه بهداشت و زیبایی نیز کارکردهای متنوعی دارد که مهم ترین آن درمان جوش های چرکی و ناشی از چربی پوست است.
به گزارش سرویس علمی جام نیورز به نقل از قدس، در منابع پزشكي اسلامي از سياهدانه با عنوان « شونيز» يا « حبه السوداء» ياد شده و همچنين از آن به عنوان شفاي هر بيماري ذكر شده است.
از جمله در حديثي از پيامبر(ص) درباره شب معراج آمده است : مامررت بملأ من الملائکه الاان قالوا یا محمد احتجم و أمر امتک بالحجامه و ما تداویتم به الحجامه، الشونیز و القسط؛ شب معراج دراثناء پیمودن راه، به عده ای از فرشتگان برخورد کردم که می گفتند: ای محمد(صلی الله علیه وآله) حجامت را به امّت توصیه بفرما و بهترین درمان برای شما حجامت و خوردن سیاهدانه و قُست است.
در احاديث پزشكي فراواني به خوردن سياه دانه سفارش شده و از نقش آن در سلامتي سخن به ميان آمده است. دانش امروزي هم سياه دانه را لاغر کننده، رقیق و خارج کننده اخلاط سینه، تصفیه کننده خون، دافع اخلاط زیان آور، زیاد کننده ادرار و شیر، خشک کننده ترشحات زخم ها و تراوش ندول چرکی و غرورها، خنثی کننده خون کثیف شده به علت سردی و بخور و اسپری آن را دورکننده حشرات، ضداسپاسم و قولنج، مسکن سرفه، ضد تنگی نفس افراد آسمی باعسل و نافع برای استفراغ خونی و خونریزی سینه، ضد یرقان و عطش و نارسایی کبد و طحال مي داند.
ايمني از زكام
امام رضا عليه السلام درباره خواص اعجاب انگيز سياه دانه مي فرمايد: در سیاهدانه برکت است. در چهل چیز خداوند برکت قرار داده ازحبوبات و جمادات هم سیاهدانه را بر گزیده است.
مطابق توصیه امام رضا عليه السلام سياه دانه و بوییدن گل نرگس خاصیت ایمنی در برابر زکام را دارند. امام رضا (ع) می فرماید: وَلیشُمَّ النَّرجِسَ ؛ فَإِنَّهُ یأمَنُ الزُّکامَ ، وکذلِک الحَبَّةُ السَّوداءُ،؛ گل نرگس ببویید؛ زیرا از زکام، ایمنى مىبخشد و همچنین است سیاه دانه.
معجون سياه دانه و عسل
در بياني ديگر امام رضا عليه السلام سياه دانه را باعث نابودي امراض مزمن دانسته اند و مي فرمايند: اروی عن العالم علیه السلام ان حبه السودا مبارکه یخرج الداء الدفین من البدن؛ امام موسی بن جعفر علیه السلام روایت شده است که سیاهدانه مبارک است و بیماری های مزمن را از بدن خارج می کند.
آن حضرت در بياني ديگر از معجون سياه دانه و عسل به نيكي ياد كرده و از خاصيت شفادهندگي آن ستايش كرده و فرموده اند: أن حبة السوداء شفاء من كل داء إلا السام و عليكم بالعسل و حبة السوداء ؛ درسياه دانه شفاي هر دردي است مگر مرگ و بر شما باد به خوردن عسل و سياه دانه.
يك نكته
در متون طب سنتی برای سیاه دانه خواص مقوی و منحصر به فردی ذکر شده است. بسیاری از حکما و اطبای طب سنتی ایران، هند و چین از سیاه دانه، روغن و عصاره آن به صورت موضعی و خوراکی برای درمان بسیاری از بیماری ها و اختلال های جسمی استفاده می کنند. به اعتقاد این گروه از درمانگران مصرف سیاه دانه می تواند در درمان بسیاری از بیماری ها از قبیل بیماری های دستگاه کلیه، دستگاه گوارش (مثل نفخ، تورم معده، زخم معده) و پیشگیری از ابتلا به انواع بیماری های مزمن و سرطان موثر باشد. مصرف موضعی و خوراکی سیاه دانه علاوه بر جنبه درمانی در حوزه بهداشت و زیبایی نیز کارکردهای متنوعی دارد که مهم ترین آن درمان جوش های چرکی و ناشی از چربی پوست است.
در تاريخ 24 آبان اعلام شد که نيکسون معاون رئيس جمهور آمريکا از طرف آيزنهاور به ايران ميآيد. نيکسون به ايران ميآمد تا نتايج «پيروزي سياسي اميدبخشي را که در ايران نصيب قواي طرفدار تثبيت اوضاع و قواي آزادي شده است» (نقل از نطق آيزنهاور در کنگره آمريکا بعد از کودتاي 28 مرداد) ببيند. در مقابل دانشجويان مبارز دانشگاه نيز تصميم گرفتند که در فضاي حکومت نظامي بعد از کودتاي سياه، هنگام ورود نيکسون، نفرت و انزجار خود را به دستگاه کودتا نشان دهند. دو روز قبل از آن واقعه تلخ (14 آذر) زاهدي تجديد رابطه با انگلستان را رسما اعلام کرد و قرار شد که «دنيس رايت» ، کاردار سفارت انگلستان، چند روز بعد به ايران بيايد. از همان روز 14 آذر تظاهراتي در گوشه و کنار به وقوع پيوست که در نتيجه در بازار و دانشگاه عدهاي دست گير شدند. اين وضع در روز 15 آذر هم ادامه داشت. و بيشتر اعتراض ها از دانشکده پزشکي و داروسازي و حقوق و علوم آغاز شد. صبح شانزده آذر، هنگام ورود به دانشگاه، دانشجويان متوجه تجهيزات فوق العاده سربازان و اوضاع غير عادي اطراف دانشگاه شده، وقوع حادثهاي را پيش بيني ميکردند. فضا بشدت آبستن حوادث و درگيري بود. بعد از گذشت مدتي براي جلوگيري از تنش و درگيري چندين دانشکده تعطيل اعلام شد و در ادامه سراسر دانشگاه به دستور رييس دانشگاه تعطيل گرديد. نيروهاي نظامي رژيم که بشدت رفت و آمد دانشجويان را کنترل کرده و در اين بين عده اي را نيز دستگير نموده بودند, با حضور در کلاس يکي از اساتيد دانشکده فني (مهندس شمس استاد نقشه کشي) زمينه اعتراض را در کلاس درس ايجاد کردند. آنان قصد داشتند دو دانشجو را که ظاهرا به حضور نظاميان در دانشگاه اعتراض داشتند را دستگير نمايند. دستگيري دو دانشجو کلاس را به هم زده، دانشجويي ديگر بر روي نيمکت کلاس فرياد مي زند: "آقا ما چقدر بي عرضه هستيم. چقدر بدبخت هستيم. اين کلاس نيست، اين درس نيست. يک عده اي بدون اينکه از استاد و از کادر دانشگاه اجازه بگيرند وارد کلاس ميشوند و هياهو در ميگيرد. تف به اين کلاس و تف به اين مملکت!" دانشکده فني به هم ميريزد و در محاصره کامل نظاميان قرار ميگيرد و به يکباره فرمان آتش صادر شده و دانشجويان در صحن طبقه اول به خون ميغلطند عدهاي زخمي شده و در اين ميان سه دانشجو به نامهاي قندچي و بزرگ نيا و شريعت رضوي به شهادت ميرسند. همان روز 16 آذر پليس توسط راديو اعلام کرد: "عدهاي از دانشجويان در کلاسهاي درس نشسته بودند و به پليس چهره خشني نشان ميدادند و پليس را مسخره ميکردند و اين باعث شده که پليس به واکنش بيفتد. پليس قصد زدن دانشجويان را نداشت ولي دانشجويان به پليس حمله کردند و ميخواستند اسلحهشان را بگيرند. پليس در قالب دفاع اين کار را کرده و قصدش زدن دانشجويان نبوده است." فرداي آن روز شاه تيمسار مزيني را براي دلجويي به دانشگاه ميفرستد تا خودش را از اين گناه و تقصير تبرئه کند. وي با خانوادههاي شهدا ملاقات ميکند و در دانشگاه به ظاهر از اساتيد و روسا عذرخواهي ميکند. دو روز بعد از واقعه 16 آذر، نيکسون به ايران آمد و در همان دانشگاه، در همان دانشگاهي که هنوز به خون دانشجويان بيگناه رنگين بود دکتراي افتخاري حقوق دريافت کرد. روز 16 آذر به عنوان روز مقاومت و ايستادگي دانشجويان اين سرزمين در برابر استعمار غرب و استبداد و خودکامگي در دفتر تاريخ اين سرزمين به يادگار ثبت گرديده است. مهدی سعیدی
در تاريخ 24 آبان اعلام شد که نيکسون معاون رئيس جمهور آمريکا از طرف آيزنهاور به ايران ميآيد. نيکسون به ايران ميآمد تا نتايج «پيروزي سياسي اميدبخشي را که در ايران نصيب قواي طرفدار تثبيت اوضاع و قواي آزادي شده است» (نقل از نطق آيزنهاور در کنگره آمريکا بعد از کودتاي 28 مرداد) ببيند. در مقابل دانشجويان مبارز دانشگاه نيز تصميم گرفتند که در فضاي حکومت نظامي بعد از کودتاي سياه، هنگام ورود نيکسون، نفرت و انزجار خود را به دستگاه کودتا نشان دهند. دو روز قبل از آن واقعه تلخ (14 آذر) زاهدي تجديد رابطه با انگلستان را رسما اعلام کرد و قرار شد که «دنيس رايت» ، کاردار سفارت انگلستان، چند روز بعد به ايران بيايد. از همان روز 14 آذر تظاهراتي در گوشه و کنار به وقوع پيوست که در نتيجه در بازار و دانشگاه عدهاي دست گير شدند. اين وضع در روز 15 آذر هم ادامه داشت. و بيشتر اعتراض ها از دانشکده پزشکي و داروسازي و حقوق و علوم آغاز شد. صبح شانزده آذر، هنگام ورود به دانشگاه، دانشجويان متوجه تجهيزات فوق العاده سربازان و اوضاع غير عادي اطراف دانشگاه شده، وقوع حادثهاي را پيش بيني ميکردند. فضا بشدت آبستن حوادث و درگيري بود. بعد از گذشت مدتي براي جلوگيري از تنش و درگيري چندين دانشکده تعطيل اعلام شد و در ادامه سراسر دانشگاه به دستور رييس دانشگاه تعطيل گرديد. نيروهاي نظامي رژيم که بشدت رفت و آمد دانشجويان را کنترل کرده و در اين بين عده اي را نيز دستگير نموده بودند, با حضور در کلاس يکي از اساتيد دانشکده فني (مهندس شمس استاد نقشه کشي) زمينه اعتراض را در کلاس درس ايجاد کردند. آنان قصد داشتند دو دانشجو را که ظاهرا به حضور نظاميان در دانشگاه اعتراض داشتند را دستگير نمايند. دستگيري دو دانشجو کلاس را به هم زده، دانشجويي ديگر بر روي نيمکت کلاس فرياد مي زند: "آقا ما چقدر بي عرضه هستيم. چقدر بدبخت هستيم. اين کلاس نيست، اين درس نيست. يک عده اي بدون اينکه از استاد و از کادر دانشگاه اجازه بگيرند وارد کلاس ميشوند و هياهو در ميگيرد. تف به اين کلاس و تف به اين مملکت!" دانشکده فني به هم ميريزد و در محاصره کامل نظاميان قرار ميگيرد و به يکباره فرمان آتش صادر شده و دانشجويان در صحن طبقه اول به خون ميغلطند عدهاي زخمي شده و در اين ميان سه دانشجو به نامهاي قندچي و بزرگ نيا و شريعت رضوي به شهادت ميرسند. همان روز 16 آذر پليس توسط راديو اعلام کرد: "عدهاي از دانشجويان در کلاسهاي درس نشسته بودند و به پليس چهره خشني نشان ميدادند و پليس را مسخره ميکردند و اين باعث شده که پليس به واکنش بيفتد. پليس قصد زدن دانشجويان را نداشت ولي دانشجويان به پليس حمله کردند و ميخواستند اسلحهشان را بگيرند. پليس در قالب دفاع اين کار را کرده و قصدش زدن دانشجويان نبوده است." فرداي آن روز شاه تيمسار مزيني را براي دلجويي به دانشگاه ميفرستد تا خودش را از اين گناه و تقصير تبرئه کند. وي با خانوادههاي شهدا ملاقات ميکند و در دانشگاه به ظاهر از اساتيد و روسا عذرخواهي ميکند. دو روز بعد از واقعه 16 آذر، نيکسون به ايران آمد و در همان دانشگاه، در همان دانشگاهي که هنوز به خون دانشجويان بيگناه رنگين بود دکتراي افتخاري حقوق دريافت کرد. روز 16 آذر به عنوان روز مقاومت و ايستادگي دانشجويان اين سرزمين در برابر استعمار غرب و استبداد و خودکامگي در دفتر تاريخ اين سرزمين به يادگار ثبت گرديده است. مهدی سعیدی
شهيد احمد كشوري در تيرماه 1332ش در شمال به دنيا آمد. وي در سال 1351 وارد هوانيروز شد و دورههاي آموزش خلباني با هليكوپتر را با موفقيت به پايان رساند. او از سالهاي قبل از انقلاب فعاليتهاي ضدرژيم خود را آغاز كرده بود و در دوران نخستوزيري بختيار با همراهي دوستان خود، قصد انجام كودتا و ساقط كردن حكومت پهلوي را داشت كه با پيروزي انقلاب اسلامي، اين نقشه عملي نشد. شهيد كشوري پس از پيروزي انقلاب فعاليتهاي مختلفي در پاكسازي كردستان از لوث عناصر ضدانقلاب انجام داد. وي پس از آغاز جنگ، فرماندهي هوانيروز منطقه ايلام را به عهده گرفت و با دل و جان به انجام وظيفه پرداخت. اين شهيد بزرگوار سرانجام در 15 آذر سال 1359 در حالي كه از يك مأموريت بسيار مشكل، اما پيروز بازميگشت، در منطقه ميمك در ايلام، مورد حمله مزدوران بعثي قرار گرفت. در اين ميان، در حالي كه هليكوپترش در اثر اصابت راكت هواپيما، به شدت ميسوخت، آن را تا موضع خودي هدايت كرد و آنگاه در خاك وطن سقوط كرد و به آرزوي ديرينهاش دست يافت و شربت شهادت را مردانه سركشيد. پيكر پاك او را به تهران انتقال داده و در بهشت زهرا به خاك سپردند
شهيد احمد كشوري در تيرماه 1332ش در شمال به دنيا آمد. وي در سال 1351 وارد هوانيروز شد و دورههاي آموزش خلباني با هليكوپتر را با موفقيت به پايان رساند. او از سالهاي قبل از انقلاب فعاليتهاي ضدرژيم خود را آغاز كرده بود و در دوران نخستوزيري بختيار با همراهي دوستان خود، قصد انجام كودتا و ساقط كردن حكومت پهلوي را داشت كه با پيروزي انقلاب اسلامي، اين نقشه عملي نشد. شهيد كشوري پس از پيروزي انقلاب فعاليتهاي مختلفي در پاكسازي كردستان از لوث عناصر ضدانقلاب انجام داد. وي پس از آغاز جنگ، فرماندهي هوانيروز منطقه ايلام را به عهده گرفت و با دل و جان به انجام وظيفه پرداخت. اين شهيد بزرگوار سرانجام در 15 آذر سال 1359 در حالي كه از يك مأموريت بسيار مشكل، اما پيروز بازميگشت، در منطقه ميمك در ايلام، مورد حمله مزدوران بعثي قرار گرفت. در اين ميان، در حالي كه هليكوپترش در اثر اصابت راكت هواپيما، به شدت ميسوخت، آن را تا موضع خودي هدايت كرد و آنگاه در خاك وطن سقوط كرد و به آرزوي ديرينهاش دست يافت و شربت شهادت را مردانه سركشيد. پيكر پاك او را به تهران انتقال داده و در بهشت زهرا به خاك سپردند
شمسی: شهادت ميرزا كوچك خان جنگلي رهبر قيام مردمي جنگل(1300ش) - همه پرسي قانون اساسي(1358ش) - انتخاب حضرت آيت الله العظمي خامنه اي و 6تن از علماي قم به عنوان مرجع تقليد شيعيان از سوي جامعه مدرسين حوزه علميه قم(1373ش)
قمری: شهادت جناب عمارياسر در صفين(37ق) - جنگ نهروان(38ق) - درگذشت عالم عارف آيت الله سيدمحمدحسين حسيني تهراني(1416ق)
شمسی: شهادت ميرزا كوچك خان جنگلي رهبر قيام مردمي جنگل(1300ش) - همه پرسي قانون اساسي(1358ش) - انتخاب حضرت آيت الله العظمي خامنه اي و 6تن از علماي قم به عنوان مرجع تقليد شيعيان از سوي جامعه مدرسين حوزه علميه قم(1373ش)
قمری: شهادت جناب عمارياسر در صفين(37ق) - جنگ نهروان(38ق) - درگذشت عالم عارف آيت الله سيدمحمدحسين حسيني تهراني(1416ق)
بر اساس مصوبه مجلس شورای اسلامی در سال 1372 ش، دهم آذرماه، سالروز شهادت مجاهد نستوه و اسوه بزرگ حقمداری و ظلمستیزی، آیتاللَّه سید حسن مدرس، به عنوان روز مجلس نامگذاری شده است. انگیزههای اصلی این نامگذاری، حضور و مبارزات خستگیناپذیر شهید مدرس در سنگر مجلس شورای ملی، علیه استبداد و استعمار و نقش خاص و ویژه مجلس شورای اسلامی در پاسداری و صیانت از راه پاک آن شهید والامقام و همه شهدای راه خدا میباشد. اگر اندیشهها و شیوه انقلابی مدرس از شرایط و مقتضیات زمانش جدا شود، میتواند برای انقلاب اسلامی در هر زمان و شرایطی، دست مایهای غنی و رهنمودی راهگشا باشد. به همین دلیل است که با وجود طرح افکار سیاسی نو در نهضت و انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی(ره) و عمق مبانی اسلامی اهداف و اصولِ این انقلاب، هنوز تازگی، اصالت و صلابت اندیشههای مدرس به چشم میخورد و با نمود چشمگیر شخصیت رهبری انقلاب اسلامی، همچنان شخصیت مدرس، چشمها و دلهای شیفتگانِ اندیشههای انقلابی اسلام را پر کرده است.
وفات "سلمان فارسی" صحابی بزرگوار پیامبر اسلام (35 ق)
روزبه معروف به سلمان فارسی از اهالی منطقهی جِی در اصفهان بود که در ابتدا آیین زرتشتی و آتشپرستی داشت. وی بر اثر برخورد با دین مسیح به آن گرایش پیدا کرد و در راه عزیمت برای یافتن کیش برتر، راهی شام و سپس حجاز گردید. او را در این زمان به عنوان بردهای خرید و فروش کردند و سالها قبل از هجرت پیامبر اکرم(ص)، در مدینه به کارگری برای یک یهودی مشغول بود. سالیان اولیهی حضور پیامبر در مدینه نیز با این ایام همراه بود و او توفیق حضور در جنگهای پیامبر(ص) را نیافت. سلمان فارسی سرانجام به دین اسلام مشرف شد و پس از آن که پیامبر(ص) او را سلمان نام نهاد از نزدیکترین یاران رسول خدا گردید. سلمان فارسی از صحابهی بسیار نزدیک پیامبر بزرگ اسلام(ص) و دارای علم ظاهر و باطن و بسیار فاضل و پرهیزکار بوده است. از کثرت تَقرُّبی که نسبت به آن حضرت و خانوادهی عصمت و طهارت داشته، پیامبر(ص) دربارهی او فرموده است: "السَّلمانُ مِنّا اهل البیت" سلمان از ما اهلبیت است. طرح حفر خندق در جنگ احزاب از جانب این صحابی بزرگ پیامبر اکرم(ص) بود. پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) در زمان خلیفهی دوم به حکومت مداین برگزیده شد و تا پایان عمر به مدت 19 سال در این منصب بود. مرقد شریف این صحابی بزرگ پیامبر اسلام در مدائن، در پنج فرسخی بغداد، نزدیک طاق کسری قرار دارد.
لغو قرارداد دارسی مربوط به نفت جنوب توسط ایران (1311 ش)
در سال 1280 ش (1901 م) ویلیام دارسی، سرمایهدار انگلیسی، موفق به کسب امتیاز بهرهبرداری و لولهکشی نفت و قیر در سراسر ایران، به غیر از شمال و شرق کشور، به مدت شصت سال گردید. صاحب امتیاز، در تمام مدت قرارداد، از پرداخت مالیات، عوارض و حقوق گمرکی برای کلیه اراضی، ماشین آلات و وسایل و مواد لازمی که وارد کشور میکرد معاف شده بود. فعالیتهای دارسی سرانجام پس از هفت سال منجر به دسترسی به چاه نفت عظیم مسجد سلیمان گردید و سود فراوانی نصیب صاحب امتیاز شد. پس از گذشت بیش از سی سال از انعقاد قرارداد، دولت ایران که مکرّراً این امتیاز هنگفت را به ضرر مصالح منافع ایران اعلام کرده بود، آن را لغو کرد و خشم شرکت دارسی را برانگیخت. پس از لغو قرارداد دارسی، انگلستان شکایتی علیه ایران به جامعه ملل ارسال کرد و پس از منازعات بسیار، سرانجام قرارداد 1933 به جای دارسی به امضا رسید. این قرارداد هرچند به وسعت دارسی نبود ولی به نظر اکثر کارشناسان، دارای معایبی به مراتب بیش از محاسن بود. معایب قرارداد 1933، اختلافاتی را بین ایران و شرکت نفت انگلیس به وجود آورد که در نهایت منجر به تنظیم قرارداد الحاقی گس - گلشائیان گردید. انگلستان تا سالها بعد نیز بر نفت ایران خیمه زده بود تا این که با تصویب ملی شدن صنعت نفت، در 29 اسفند 1329، دست این استعمار پیر از این منبع خدادادی کوتاه شد.
شهادت عالم نستوه و مجاهد آیتاللَّه "سید حسن مدرس" به دستور "رضاخان" (1316ش)
آیتاللَّه سیدحسن مدرس در حدود سال 1249 ش در قریه "سرابه کچو" از توابع زواره اردستان در استان اصفهان دیده به جهان گشود. سیدحسن در 14 سالگی به اصفهان عزیمت کرد و ده سال تمام در آنجا به بحث و تحقیق پرداخت. وی در سال 1272ش به نجف اشرف هجرت نمود و به مدت هفت سال از محضر حضرات آیات علامه سیدمحمدکاظم یزدی، آخوند خراسانی و نیز میرزای بزرگ شیرازی استفاده نمود و به درجات بالای علمی دست یافت. سید حسن پس از اخذ اجازه اجتهاد، به اصفهان باز گشت و به تدریس فقه و اصول مشغول گردید. وی همزمان با اوجگیری نهضت مشروطه در ایران، وارد صحنه سیاست شد و از طرف علما و مراجع شیعه به عنوان مجتهد طراز اول کشور برای نظارت بر قوانین مجلس شورای ملی انتخاب گردید. مدرس در سال 1290 ش، امور رسیدگی به مدرسه عالی سپهسالار (شهید مطهری) را به عهده گرفت و مشغول تدریس در این مدرسه گردید. در دورههای بعد، مبارزات مدرس، شکل دیگری به خود گرفت و او بارها با در نظر گرفتن منافع ملت با صاحبان قدرت، مخالفت ورزید که تحصن درحرم حضرت عبدالعظیم(ع) در اعتراض به دولت صمصامالسلطنه بختیاری، مخالفت با قرارداد استعماری 1919م وثوقالدوله، اعتراض به کودتای انگلیسی رضاخان و نیز جمهوریت رضاخانی از آن جملهاند. با به قدرت رسیدن رضاخان، سیدحسن مدرس به عنوان دشمن شماره یک وی در مجلس، نسبت به زورمداریها و قدرتورزیهای رضاخان مطرح شد و بر اثر سوء تدبیر سردار سپه، طرح استیضاح رضاخان را به تصویب رساند. در این میان رضاخان مترصد فرصتی بود که بتواند این روحانی آگاه و عالم را از سر راه خود بردارد. رضاخان پس از به دست گرفتن سلطنت و پس از آن که نقشه ترور مدرس را ناکام دید، او را در شانزدهم مهر 1307 دستگیر و به خواف و پس از مدتی به کاشمر از توابع خراسان تبعید نمود و پس از ده سال تبعید، ماموران شاه، وی را مسموم و سپس در دهم آذر 1316ش در 67 سالگی، در حال نماز خفه کردند. قیام مدرس، نخستین جرقه نهضت ضداستبدادی و آخرینِ آن نبود. مدرس، مظهر مقاومت ملت و آن عده از نمایندگان مردم بود که به رمز توطئه و عمق فاجعه پی برده و معتقد به چاره کار قبل از وقوع حادثه بودند. قیام و مقاومت نستوه و حماسهآفرین مدرس در آن شرایط و جو اختناق و ارعاب، گرچه در لابلای حوادث مشروطیت به عنوان یک جریان فرعی مطرح شده است، ولی در مطالعه تاریخ نهضتهای اسلامی، عنوان و جایگاه مستقل و درخشانی دارد. اندیشههای سیاسی مدرس را نه به عنوان یک اعتراض تاریخی بر یک جریان انحرافی، بلکه به صورت یک جریان و نهضت در ارائه تفکر درست و مایهدار سیاسی و انقلابی اسلام، و تجدید حیات سیاسی، باید تلقی نمود.