امام خميني(ره) پس از بازگشت پيروزمندانه به ميهن اسلامي ايران، در تهران اقامت نمودند تا پايه‏هاي حکومت اسلامي استقرار يابد. معظمٌ له پس از تشکيل دولت موقت و سامان‏يابي نسبي اوضاع کشور، بنا به وعده‏اي که داده بودند هجده روز پس از پيروزي انقلاب در تاريخ دهم اسفند 1357ش، به کانون انقلاب اسلامي، يعني قم عزيمت نمودند. اما آن حضرت، 11 ماه بعد در اثر ابتلا به بيماري قلبي، در دوم بهمن 1358ش، مجدداً به تهران بازگشتند و از آن پس، به علت ضرورت رهبري نظام اسلامي از نزديک و لزوم حضور ايشان در مرکز کشور، تا پايان عمر پر بار خويش در تهران اقامت گزيدند.



تاريخ : شنبه 11 بهمن 1393 | 9:42 | نویسنده : |
میلاد امام حسن عسکری علیه السلام
نویسنده : عبداللطیف نظری ، صفحه 85

ولادت امام عسگری علیه السلام

اغلب تاریخ نویسان معتقدند امام عسکری علیه السلام در سال 232 ق در شهر مدینه چشم به جهان گشود و هنوز چندسالی از عمر مبارکش نمی گذشت که به همراه پدر بزرگوارش امام هادی علیه السلام از مدینه به سامرا تبعید شد و در مرکز عسکر (لشکرگاه) تحت نظارت مأموران خلیفه ساکن شد. آن حضرت و پدر بزرگوارشان به مناسبت این که در محل استقرار لشکریان حکومت ناگزیر به سکونت شده بودند، عسکریین علیه السلام (= دو عسکری) لقب یافته اند.

دوران امامت حضرت عسکری علیه السلام

امام یازدهم در سال 254 ق، به دنبال شهادت امام هادی علیه السلام و در حالی که بیش از 22 سال از عمر مبارک آن حضرت سپری نشده بود، منصب امامت را عهده دار شدند و حدود شش سال یعنی تا 26 سالگی به ارشاد و هدایت مردم مشغول بودند. آن حضرت سرانجام در هشتم ربیع الاوّل سال 260 ق به دسیسه معتمد عباسی و در شهر سامرّا به شهادت رسیدند و جنازه مطهرشان در کنار مرقد منوّر پدر بزرگوارشان امام هادی علیه السلام به خاک سپرده شد که میعادگاه شیعیان جهان است و عاشقان ولایت چون پروانه به دور شمع وجودش می چرخد.

طلوع فرخنده

نسیم سحری، جان مایه عشق را به گستره خاک بخشید. آبشاری از نور، از خنده های شادمانه خورشید، به میهمانی زمین آمد. دریچه ای از شادی بر دل ها گشوده شد و ترنّم شکفتن نوگلی معطر، در باغستان توحید، دل ها را مفتون و مجذوب خویش ساخت. امام حسن عسکری علیه السلام روح حماسه، چکاد بلند آفتاب، چهره روشن ایستادگی، سیمای بلند فرزانگی، پگاه پرتبسم ایمان، چراغ دار راه انسان، طلیعه خورشید صداقت و صفا، راه بان فتوت و مردی، یاور ستمدیدگان و محرومان، پاسدار ایمان و آرمان، مدافع حریم مهر نبوی، تداوم بخش راه عدل علوی علیه السلام ، و رسواگر دشمنان اسلام مصطفوی است. اینک در سال یادِ میلاد خجسته آن مولا، سلامی صمیمی و سرشار از گل و باران، بر ساحت آن مرهم زخم های خسته دلان می فرستیم و به شما گرامیان به مناسبت این طلوع فرخنده، تهنیت و شادباش می گوییم.

خورشید یازدهم

اماما! خورشید عدالت را تو پروریده ای. مژده دیرپایی صالحان تویی. شکوه عارفانه ایمان تویی. این تویی که در یک پگاه آفتابین، بر بلندای زمانه می ایستی و به هیئتِ آن منجی می نگری که دست مهربانش همه شمشیرهای ستم را می شکند و آفتاب وجودش، یخ تاریخ را آب می کند؛ هر رنگ تیره و تار را از چهره جهان می زداید و بر گیسوان زمین گل برکت و عدالت و ایمان می زند. سلام بر تو و بر فرزندت حضرت موعود. هم او که می آید تا خدا را تفسیر، عشق را تکثیر، و محبت را تقسیم کند. می آید تا به دادخواهی ستمدیدگان، بیرق عدالت را بر دوش گیرد. خورشید یازدهم! ما هرروز با سبدی دعا به استقبال فرزندت می رویم و در آینه قنوت قلبمان زیارتش می کنیم و بر ضریح چشمانش دخیل می بندیم تا شاهد رویش سبز لحظه ظهورش باشیم. آری، عدالت، پاره ای از تن توست ـ ای امام عسکری ـ و جهان لحظه شمار گل آرایی فرزند تو. اینک بر تو و بر آن خورشید، بر تو و بر آن گل غایب، بر تو و بر نایب بر حق آن غایب، سلامی بی کرانه نثار باد!



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 8 بهمن 1393 | 8:39 | نویسنده : |
میلاد امام حسن عسکری علیه السلام
نویسنده : عبداللطیف نظری ، صفحه 85

ولادت امام عسگری علیه السلام

اغلب تاریخ نویسان معتقدند امام عسکری علیه السلام در سال 232 ق در شهر مدینه چشم به جهان گشود و هنوز چندسالی از عمر مبارکش نمی گذشت که به همراه پدر بزرگوارش امام هادی علیه السلام از مدینه به سامرا تبعید شد و در مرکز عسکر (لشکرگاه) تحت نظارت مأموران خلیفه ساکن شد. آن حضرت و پدر بزرگوارشان به مناسبت این که در محل استقرار لشکریان حکومت ناگزیر به سکونت شده بودند، عسکریین علیه السلام (= دو عسکری) لقب یافته اند.

دوران امامت حضرت عسکری علیه السلام

امام یازدهم در سال 254 ق، به دنبال شهادت امام هادی علیه السلام و در حالی که بیش از 22 سال از عمر مبارک آن حضرت سپری نشده بود، منصب امامت را عهده دار شدند و حدود شش سال یعنی تا 26 سالگی به ارشاد و هدایت مردم مشغول بودند. آن حضرت سرانجام در هشتم ربیع الاوّل سال 260 ق به دسیسه معتمد عباسی و در شهر سامرّا به شهادت رسیدند و جنازه مطهرشان در کنار مرقد منوّر پدر بزرگوارشان امام هادی علیه السلام به خاک سپرده شد که میعادگاه شیعیان جهان است و عاشقان ولایت چون پروانه به دور شمع وجودش می چرخد.

طلوع فرخنده

نسیم سحری، جان مایه عشق را به گستره خاک بخشید. آبشاری از نور، از خنده های شادمانه خورشید، به میهمانی زمین آمد. دریچه ای از شادی بر دل ها گشوده شد و ترنّم شکفتن نوگلی معطر، در باغستان توحید، دل ها را مفتون و مجذوب خویش ساخت. امام حسن عسکری علیه السلام روح حماسه، چکاد بلند آفتاب، چهره روشن ایستادگی، سیمای بلند فرزانگی، پگاه پرتبسم ایمان، چراغ دار راه انسان، طلیعه خورشید صداقت و صفا، راه بان فتوت و مردی، یاور ستمدیدگان و محرومان، پاسدار ایمان و آرمان، مدافع حریم مهر نبوی، تداوم بخش راه عدل علوی علیه السلام ، و رسواگر دشمنان اسلام مصطفوی است. اینک در سال یادِ میلاد خجسته آن مولا، سلامی صمیمی و سرشار از گل و باران، بر ساحت آن مرهم زخم های خسته دلان می فرستیم و به شما گرامیان به مناسبت این طلوع فرخنده، تهنیت و شادباش می گوییم.

خورشید یازدهم

اماما! خورشید عدالت را تو پروریده ای. مژده دیرپایی صالحان تویی. شکوه عارفانه ایمان تویی. این تویی که در یک پگاه آفتابین، بر بلندای زمانه می ایستی و به هیئتِ آن منجی می نگری که دست مهربانش همه شمشیرهای ستم را می شکند و آفتاب وجودش، یخ تاریخ را آب می کند؛ هر رنگ تیره و تار را از چهره جهان می زداید و بر گیسوان زمین گل برکت و عدالت و ایمان می زند. سلام بر تو و بر فرزندت حضرت موعود. هم او که می آید تا خدا را تفسیر، عشق را تکثیر، و محبت را تقسیم کند. می آید تا به دادخواهی ستمدیدگان، بیرق عدالت را بر دوش گیرد. خورشید یازدهم! ما هرروز با سبدی دعا به استقبال فرزندت می رویم و در آینه قنوت قلبمان زیارتش می کنیم و بر ضریح چشمانش دخیل می بندیم تا شاهد رویش سبز لحظه ظهورش باشیم. آری، عدالت، پاره ای از تن توست ـ ای امام عسکری ـ و جهان لحظه شمار گل آرایی فرزند تو. اینک بر تو و بر آن خورشید، بر تو و بر آن گل غایب، بر تو و بر نایب بر حق آن غایب، سلامی بی کرانه نثار باد!



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 8 بهمن 1393 | 8:39 | نویسنده : |
05 بهمن | اولین انتخابات ریاست جمهوری ایران برگزار شد

تاریخ ایرانی:روز ۵ بهمن ۱۳۵۸ به فاصله یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران برگزار شد. این انتخابات در شرایطی برگزار شد که دولت موقت مهندس مهدی بازرگان استعفا داده و مدیریت نظام به شورای انقلاب محول شده بود.

گمانه‌زنی‌ها درباره کاندیداهای احتمالی این انتخابات که سیستم جمهوری را رسمیت می‌بخشید، از ماه‌ها قبل آغاز شده بود اما در تاریخ ۴ دی ماه ۱۳۵۸ بود که برای اولین بار روزنامه کیهان در گمانه‌زنی‌های خود در مورد کاندیداهای احتمالی از بنی‌صدر، قطب‌زاده، بازرگان و غلامحسین صدیقی به عنوان داوطلبان شرکت در انتخابات ریاست جمهوری نام برد.

از آن پس گروه‌های سیاسی وارد میدان رقابت شدند و با انتشار بیانیه‌هایی، نامزد منتخب خود را به مردم معرفی و ضمن برشمردن اوصاف و شایستگی‌های او، خواستار حمایت مردم از نامزد مورد نظرشان برای پیروزی در انتخابات شدند. ابوالحسن بنی‌صدر، وزیر اقتصاد و دارایی نیز در همین ایام به صورت تلویحی اعلام کرد که ظرف چند روز آینده، رسماً دست به فعالیت انتخاباتی خواهد زد. روزنامه‌های مختلف آن زمان به ویژه کیهان و اطلاعات در یک ماه منتهی به برگزاری انتخابات پر از آگهی‌ها، مصاحبه‌ها و گزارش میتینگ‌های تبلیغاتی نامزدهای متعدد اولین انتخابات ریاست‌ جمهوری بودند.

در روز نهم دی‌ماه خبر رسید که سیداحمد مدنی و ابوالحسن بنی‌صدر هر دو ستادهای انتخاباتی‌شان را راه‌اندازی کرده‌اند. ستاد انتخاباتی بنی‌صدر که به صورت دفتری برای هماهنگی شروع به کار کرد فردای آن روز با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد: بدون پرداختن توهین به دیگر نامزدها، تنها برنامه‌ها و اصول و عقاید و نظرات و شخصیت بنی‌صدر را به همگان معرفی می‌کنیم.

در همین روزها بود که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم پس از چند نشست ابوالحسن بنی‌صدر را کاندیدای ریاست جمهوری اعلام کرد. البته بعدها مشخص شد که این توافق اولیه بوده و بخشی از جامعه مدرسین با این نظر موافق بوده‌اند و بالاخره پس از رایزنی‌های فراوان، از نظر اول خود عدول کرده و به نامزدی جلال‌الدین فارسی ابراز تمایل کردند. بازار شعارهای انتخاباتی داغ شد و بنی‌صدر مهم‌ترین برنامه‌های خود را وحدت ملی، بازسازی اقتصاد، امنیت و معنویت برشمرد.

جامعه روحانیت مبارز نیز در تاریخ ۱۲ دی ۵۸ بنی‌صدر را کاندیدای مورد حمایت خود معرفی کرد و در بیانیه‌ای دلایل خود را برای حمایت از این نامزد اینگونه برشمرد:

۱- رئیس‌جمهور باید در برابر تمام مواد قانون اساسی جمهوری اسلامی خاضع و در اجرای آن ملتزم باشد.

۲- انقلاب اسلامی ایران مکتبی است و طرز تفکر رئیس‌جمهور باید مکتبی باشد.

۳- مراعات ضوابط اسلامی را در انتخاب همکاران خود ملتزم باشد.

۴- از هرگونه گرایش که با روح اسلام سازگار نیست، مبری باشد.

۵- در برابر اعمال تخریبی تبهکاران و دشمنان انقلاب اسلامی که به امنیت و تمامیت ارضی ایران لطمه وارد می‌کنند دارای موضع باشد.

۶- از اعمال روش‌های مستبدانه در برابر نمایندگان ملت به دور و از رهنمودهای امام امت الهام بگیرد.



ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 4 بهمن 1393 | 12:45 | نویسنده : |
05 بهمن | اولین انتخابات ریاست جمهوری ایران برگزار شد

تاریخ ایرانی:روز ۵ بهمن ۱۳۵۸ به فاصله یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران برگزار شد. این انتخابات در شرایطی برگزار شد که دولت موقت مهندس مهدی بازرگان استعفا داده و مدیریت نظام به شورای انقلاب محول شده بود.

گمانه‌زنی‌ها درباره کاندیداهای احتمالی این انتخابات که سیستم جمهوری را رسمیت می‌بخشید، از ماه‌ها قبل آغاز شده بود اما در تاریخ ۴ دی ماه ۱۳۵۸ بود که برای اولین بار روزنامه کیهان در گمانه‌زنی‌های خود در مورد کاندیداهای احتمالی از بنی‌صدر، قطب‌زاده، بازرگان و غلامحسین صدیقی به عنوان داوطلبان شرکت در انتخابات ریاست جمهوری نام برد.

از آن پس گروه‌های سیاسی وارد میدان رقابت شدند و با انتشار بیانیه‌هایی، نامزد منتخب خود را به مردم معرفی و ضمن برشمردن اوصاف و شایستگی‌های او، خواستار حمایت مردم از نامزد مورد نظرشان برای پیروزی در انتخابات شدند. ابوالحسن بنی‌صدر، وزیر اقتصاد و دارایی نیز در همین ایام به صورت تلویحی اعلام کرد که ظرف چند روز آینده، رسماً دست به فعالیت انتخاباتی خواهد زد. روزنامه‌های مختلف آن زمان به ویژه کیهان و اطلاعات در یک ماه منتهی به برگزاری انتخابات پر از آگهی‌ها، مصاحبه‌ها و گزارش میتینگ‌های تبلیغاتی نامزدهای متعدد اولین انتخابات ریاست‌ جمهوری بودند.

در روز نهم دی‌ماه خبر رسید که سیداحمد مدنی و ابوالحسن بنی‌صدر هر دو ستادهای انتخاباتی‌شان را راه‌اندازی کرده‌اند. ستاد انتخاباتی بنی‌صدر که به صورت دفتری برای هماهنگی شروع به کار کرد فردای آن روز با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد: بدون پرداختن توهین به دیگر نامزدها، تنها برنامه‌ها و اصول و عقاید و نظرات و شخصیت بنی‌صدر را به همگان معرفی می‌کنیم.

در همین روزها بود که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم پس از چند نشست ابوالحسن بنی‌صدر را کاندیدای ریاست جمهوری اعلام کرد. البته بعدها مشخص شد که این توافق اولیه بوده و بخشی از جامعه مدرسین با این نظر موافق بوده‌اند و بالاخره پس از رایزنی‌های فراوان، از نظر اول خود عدول کرده و به نامزدی جلال‌الدین فارسی ابراز تمایل کردند. بازار شعارهای انتخاباتی داغ شد و بنی‌صدر مهم‌ترین برنامه‌های خود را وحدت ملی، بازسازی اقتصاد، امنیت و معنویت برشمرد.

جامعه روحانیت مبارز نیز در تاریخ ۱۲ دی ۵۸ بنی‌صدر را کاندیدای مورد حمایت خود معرفی کرد و در بیانیه‌ای دلایل خود را برای حمایت از این نامزد اینگونه برشمرد:

۱- رئیس‌جمهور باید در برابر تمام مواد قانون اساسی جمهوری اسلامی خاضع و در اجرای آن ملتزم باشد.

۲- انقلاب اسلامی ایران مکتبی است و طرز تفکر رئیس‌جمهور باید مکتبی باشد.

۳- مراعات ضوابط اسلامی را در انتخاب همکاران خود ملتزم باشد.

۴- از هرگونه گرایش که با روح اسلام سازگار نیست، مبری باشد.

۵- در برابر اعمال تخریبی تبهکاران و دشمنان انقلاب اسلامی که به امنیت و تمامیت ارضی ایران لطمه وارد می‌کنند دارای موضع باشد.

۶- از اعمال روش‌های مستبدانه در برابر نمایندگان ملت به دور و از رهنمودهای امام امت الهام بگیرد.



ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 4 بهمن 1393 | 12:45 | نویسنده : |

سلیمان بن صرد و شیعیان کوفه حرکت خود را از سال 61ه ق آغاز کردند.وقتی امام حسین(ع) به شهادت رسید،سلیمان و مسیب بن نجبه فزاری،پشیمان شدند و به همراه گروه دیگر گفتند راه توبه و پشیمانی از آنچه که انجام داده ایم چیست؟

از این روی،بزرگانی از شیعه در خانه سلیمان جمع شدند،در این جمع مسیب بن نجبه آغاز سخن کرد و پس از او رفاعة بن شداد،سخنانی بیان کرده و در ادامه گفت: این کار را به پیر و یار پیامبر(ص)،سلیمان که شجاع،دین دار،دوراندیش و مورد اطمینان است بسپاریم،این سخن را می گویم و برای خودم وشما طلب مغفرت می کنم.عبدالله بن وال هم سخن گفت و از سابقه اسلام و از فرماندهی سلیمان اظهار خشنودی کرد.{تاریخ طبری،ج5ص552}.

لطفا بهادامه مطلببروید

وقتی سلیمان به عنوان رهبر قیام انتخاب شد،پس از حمد و ستایش خداوند،به سبب نعمت هایی که اعطا کرده،به یگانگی پروردگار و محمد فرستاده او شهادت داد و گفت از خداوند می ترسم که در این روزگار سخت،از بلای بزرگ و ستم برای عاقبت ما شیعیان خوب نباشد.ما منتظر آمدن خاندان پیامبرمان بودیم و به آنان وعده کمک دادیم و به آمدن به عراق ترغیبشان کردیم.اما وقتی آمدند سستی کرده و عاجز ماندیم و دورویی کردیم،کار را به امروز و فردا واگذاشتیم و در انتظار حادثه نشستیم تا آنکه فرزند پیامبرمان و باقی مانده او،پاره گوشت و خون او که یاری می خواست در کنار ما کشته شد،فاسقان وی را هدف تیر و نیزه ها قرار دادند و کشتند.سپس بر او تاختند و لباسش را ربودند.قیام کنید که خداوند از این کارتان خشمگین است و به سوی زنان و فرزندانتان برنگردید تا خداوند از شما خشنود شود.خشنودی خداوند به گرفتن انتقام خون حسین(ع) است تا در این راه کشته شود.از مرگ نترسید،سوگند به خدا هر کس از مرگ بترسد به ذلت و خواری می افتد.باید مثل بنی اسرائیل باشید که پیامبرشان به آنان گفت:« وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَکُمْ بِاتِّخَاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ ذَلِکُمْ خَیرٌ لَکُمْ عِنْدَ بَارِئِکُمْ فَتَابَ عَلَیکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ(البقرة/54)
و زمانی را که موسی به قوم خود گفت: «ای قوم من! شما با انتخاب گوساله (برای پرستش) به خود ستم کردید! پس توبه کنید؛ و به سوی خالق خود باز گردید! و خود را [=یکدیگر را] به قتل برسانید! این کار، برای شما در پیشگاه پروردگارتان بهتر است.» سپس خداوند توبه شما را پذیرفت؛ زیرا که او توبه‌پذیر و رحیم است».
آنان چه کردند،زانو زدند و گردن کشیدند و راضی به قضای الهی شدند.اگر شما را دعوتی همانند آن قوم کنند چه خواهید کرد؟شمشیرها را تیز کنید،نیزه ها را آماده و آنچه می توانید نیرو و اسب تهیه کنید تا شما را دعوت به حرکت کنم.{تاریخ طبری،ج5ص554}.
سلیمان پیوسته هر جمعه سخن می گفت و یادآور می شد که ما خاندان پیامبر(ص) را دعوت کردیم،وعده یاری دادیم،ترغیب به آمدن کردیم،ولی وقتی آمدند ما سستی کرده نظاره گر کارها شدیم.بنابراین،باید قاتلان آنان را بکشیم تا خدا از ما راضی باشد.در نتیجه سلیمان گفت: هر کس قصد کمک و یاری کردن را دارد اموال خود را در اختیار عبدالله بن وال قرار دهد تا یاران را کمک کنیم.
سلیمان در نخستین اقدام خود،نامه ای مفصل به سعد بن حذیفه کا از جمله شیعیان و ساکن مدائن بود،نوشت و آن را به عبدالله بن مالک داد تا به سعد بدهد.وی در این نامه اشاره کرده که دنیا با خردمندان ناسازگاری دارد و در این حادثه ای که در بارۀ پسر دختر پیامبر(ص) رخ داد باید اندیشید که او را دعوت کردند ولی اجابتش نکردند و او را میان دشمنانش رها کردند که چه خطای بزرگی مرتکب شدند و از یاری امام خود بازماندند و او را به دشمنش واگذاشتند و کمکش نکردند،خطایی که با رهایی و توبه از آن فقط با کشتن قاتلان وی یا کشته شدند در راه وی پاک می شود.زمانی برای برادران تعین می شود تا در نخیله جمع شوید و شما را یارانی یافتم که با این کار شما،خداوند می خواهد تا شما توبه کنید که در این راه سختی ها،مشکلات،کشته شدن و مصادره اموال است.{تاریخ طبری،ج5ص556}.
سعد بن حذیفه جواب نامه سلیمان را داده و اعلام آمادگی کرد.وقتی سلیمان؛نامه سعد را قبرای یاران خود خواند،آنان خوشحال شدند.
سلیمان یک نسخه از نامه ای را که به سعد نوشته بود برای مثنی بن مخربه فرستاد و وی هم پاسخ مثبت به سلیمان داد و گفت:در موعد مقرر در محل تعیین شده حاضر می شویم.{همان}.


ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 2 بهمن 1393 | 8:21 | نویسنده : |

سلیمان بن صرد و شیعیان کوفه حرکت خود را از سال 61ه ق آغاز کردند.وقتی امام حسین(ع) به شهادت رسید،سلیمان و مسیب بن نجبه فزاری،پشیمان شدند و به همراه گروه دیگر گفتند راه توبه و پشیمانی از آنچه که انجام داده ایم چیست؟

از این روی،بزرگانی از شیعه در خانه سلیمان جمع شدند،در این جمع مسیب بن نجبه آغاز سخن کرد و پس از او رفاعة بن شداد،سخنانی بیان کرده و در ادامه گفت: این کار را به پیر و یار پیامبر(ص)،سلیمان که شجاع،دین دار،دوراندیش و مورد اطمینان است بسپاریم،این سخن را می گویم و برای خودم وشما طلب مغفرت می کنم.عبدالله بن وال هم سخن گفت و از سابقه اسلام و از فرماندهی سلیمان اظهار خشنودی کرد.{تاریخ طبری،ج5ص552}.

لطفا بهادامه مطلببروید

وقتی سلیمان به عنوان رهبر قیام انتخاب شد،پس از حمد و ستایش خداوند،به سبب نعمت هایی که اعطا کرده،به یگانگی پروردگار و محمد فرستاده او شهادت داد و گفت از خداوند می ترسم که در این روزگار سخت،از بلای بزرگ و ستم برای عاقبت ما شیعیان خوب نباشد.ما منتظر آمدن خاندان پیامبرمان بودیم و به آنان وعده کمک دادیم و به آمدن به عراق ترغیبشان کردیم.اما وقتی آمدند سستی کرده و عاجز ماندیم و دورویی کردیم،کار را به امروز و فردا واگذاشتیم و در انتظار حادثه نشستیم تا آنکه فرزند پیامبرمان و باقی مانده او،پاره گوشت و خون او که یاری می خواست در کنار ما کشته شد،فاسقان وی را هدف تیر و نیزه ها قرار دادند و کشتند.سپس بر او تاختند و لباسش را ربودند.قیام کنید که خداوند از این کارتان خشمگین است و به سوی زنان و فرزندانتان برنگردید تا خداوند از شما خشنود شود.خشنودی خداوند به گرفتن انتقام خون حسین(ع) است تا در این راه کشته شود.از مرگ نترسید،سوگند به خدا هر کس از مرگ بترسد به ذلت و خواری می افتد.باید مثل بنی اسرائیل باشید که پیامبرشان به آنان گفت:« وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَکُمْ بِاتِّخَاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ ذَلِکُمْ خَیرٌ لَکُمْ عِنْدَ بَارِئِکُمْ فَتَابَ عَلَیکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ(البقرة/54)
و زمانی را که موسی به قوم خود گفت: «ای قوم من! شما با انتخاب گوساله (برای پرستش) به خود ستم کردید! پس توبه کنید؛ و به سوی خالق خود باز گردید! و خود را [=یکدیگر را] به قتل برسانید! این کار، برای شما در پیشگاه پروردگارتان بهتر است.» سپس خداوند توبه شما را پذیرفت؛ زیرا که او توبه‌پذیر و رحیم است».
آنان چه کردند،زانو زدند و گردن کشیدند و راضی به قضای الهی شدند.اگر شما را دعوتی همانند آن قوم کنند چه خواهید کرد؟شمشیرها را تیز کنید،نیزه ها را آماده و آنچه می توانید نیرو و اسب تهیه کنید تا شما را دعوت به حرکت کنم.{تاریخ طبری،ج5ص554}.
سلیمان پیوسته هر جمعه سخن می گفت و یادآور می شد که ما خاندان پیامبر(ص) را دعوت کردیم،وعده یاری دادیم،ترغیب به آمدن کردیم،ولی وقتی آمدند ما سستی کرده نظاره گر کارها شدیم.بنابراین،باید قاتلان آنان را بکشیم تا خدا از ما راضی باشد.در نتیجه سلیمان گفت: هر کس قصد کمک و یاری کردن را دارد اموال خود را در اختیار عبدالله بن وال قرار دهد تا یاران را کمک کنیم.
سلیمان در نخستین اقدام خود،نامه ای مفصل به سعد بن حذیفه کا از جمله شیعیان و ساکن مدائن بود،نوشت و آن را به عبدالله بن مالک داد تا به سعد بدهد.وی در این نامه اشاره کرده که دنیا با خردمندان ناسازگاری دارد و در این حادثه ای که در بارۀ پسر دختر پیامبر(ص) رخ داد باید اندیشید که او را دعوت کردند ولی اجابتش نکردند و او را میان دشمنانش رها کردند که چه خطای بزرگی مرتکب شدند و از یاری امام خود بازماندند و او را به دشمنش واگذاشتند و کمکش نکردند،خطایی که با رهایی و توبه از آن فقط با کشتن قاتلان وی یا کشته شدند در راه وی پاک می شود.زمانی برای برادران تعین می شود تا در نخیله جمع شوید و شما را یارانی یافتم که با این کار شما،خداوند می خواهد تا شما توبه کنید که در این راه سختی ها،مشکلات،کشته شدن و مصادره اموال است.{تاریخ طبری،ج5ص556}.
سعد بن حذیفه جواب نامه سلیمان را داده و اعلام آمادگی کرد.وقتی سلیمان؛نامه سعد را قبرای یاران خود خواند،آنان خوشحال شدند.
سلیمان یک نسخه از نامه ای را که به سعد نوشته بود برای مثنی بن مخربه فرستاد و وی هم پاسخ مثبت به سلیمان داد و گفت:در موعد مقرر در محل تعیین شده حاضر می شویم.{همان}.


ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 2 بهمن 1393 | 8:21 | نویسنده : |
شهید دشتی

سردار شهيد حسن دشتي از جمله شهداي والامقام و افتخار آفرين استان دارالعباده يزد است که براي اعتلاي نظام مقدس جمهوري اسلامي، درس شجاعت ، ايثار و فداکاري بر جاي گذاشته است .

مشخصات سردار شهيدحاج حسن دشتي

نام : حسن

نام خانوادگي :‌دشتي رحمت ابادي

نام پدر : جواد

تاريخ تولد :اسفند 1337

تاريخ شهادت :بهمن 1365

سن : 26 سال

محل شهادت : شلمچه

نحوه شهادت : بر اثر اصابت ترکش خمپاره

مدت نبرد : 6 سال

ميزان تحصيلات : دانشجو رشته فرماندهي عالي دانشگاه امام حسين (ع)

متاهل / مجرد : متاهل

تعداد فرزندان: 2 فرزند

عمليات هاي مهمي كه شركت داشته است :‌ شهيد در 32 عمليات شركت داشته است از جمله بدر، خيبر، والفجر مقدماتي , والفجر هشت، قدس پنج و کربلاي 1 و 2 و 3 و 4 و 5 ........

عملياتي كه در ان به شهادت رسيده است :‌ كربلاي 5

سمت شهيد : رئيس ستاد تيپ 18 الغدير سپاه

بخشي از وصيت نامه شهيد :

بسم رب شهدا و الصديقين

...جمهوري اسلامي شجره ي طيبه اي است كه از چشمه زلال اسلام سيراب و با اهداء خون هزاران خون انسانهاي شريف آبياري گرديده است امروز بدست ما سپرده شده و حراست و مراقبت از آن بر همه ي ما واجب و ضروري است .مردم شريف و قهرمان اين را بدانيد كه اسلام در خطر كفر است و دشمنان اسلام براي مقابله ي با آن جبهه اي گشودند.
بدانيد كه امروز روز آزمايش خداوندي است و اين مهم تكليف است كه از هيچ كس ساقط نمي شود...
مردم بدانيد كه مرگ حق است و قطعاٌ سراغ همه ي ما خواهد آمد چه خوب است كه خود انتخاب كني .

نه زندگي آنقدر شيرين است و نه مرگ آنقدر ترسناك كه آدمي شرافت و انسانيت خويش را زير پا نهد و از ترس مرگ در بستر بميرد پس بدانيد دنيا [محل] گذر است و مقر ماندن ديار ديگري است.

كمر همت ببنديد و دين خدا را ياري كنيد و شر اجانب را از كشور رسوا ا.. كوتاه نماييد و اين قرن ،قرن سرفرازي مستضعفين و قرن خفت و زبوني مستكبرين است . بدانيد استواري گامهايتان دنيا را به اعجاز كشانده و زورمندان را نا اميد و محرومين را اميدي دوباره بخشيده .با توكل به خدا و ايمان به پيروزي و حقانيت راهمان براي مجد و عظمت اسلام قيام مضاعف كنيد. نصرت خداوند با پبروزي نزديك است...



تاريخ : چهار شنبه 1 بهمن 1393 | 10:19 | نویسنده : |
شهید دشتی

سردار شهيد حسن دشتي از جمله شهداي والامقام و افتخار آفرين استان دارالعباده يزد است که براي اعتلاي نظام مقدس جمهوري اسلامي، درس شجاعت ، ايثار و فداکاري بر جاي گذاشته است .

مشخصات سردار شهيدحاج حسن دشتي

نام : حسن

نام خانوادگي :‌دشتي رحمت ابادي

نام پدر : جواد

تاريخ تولد :اسفند 1337

تاريخ شهادت :بهمن 1365

سن : 26 سال

محل شهادت : شلمچه

نحوه شهادت : بر اثر اصابت ترکش خمپاره

مدت نبرد : 6 سال

ميزان تحصيلات : دانشجو رشته فرماندهي عالي دانشگاه امام حسين (ع)

متاهل / مجرد : متاهل

تعداد فرزندان: 2 فرزند

عمليات هاي مهمي كه شركت داشته است :‌ شهيد در 32 عمليات شركت داشته است از جمله بدر، خيبر، والفجر مقدماتي , والفجر هشت، قدس پنج و کربلاي 1 و 2 و 3 و 4 و 5 ........

عملياتي كه در ان به شهادت رسيده است :‌ كربلاي 5

سمت شهيد : رئيس ستاد تيپ 18 الغدير سپاه

بخشي از وصيت نامه شهيد :

بسم رب شهدا و الصديقين

...جمهوري اسلامي شجره ي طيبه اي است كه از چشمه زلال اسلام سيراب و با اهداء خون هزاران خون انسانهاي شريف آبياري گرديده است امروز بدست ما سپرده شده و حراست و مراقبت از آن بر همه ي ما واجب و ضروري است .مردم شريف و قهرمان اين را بدانيد كه اسلام در خطر كفر است و دشمنان اسلام براي مقابله ي با آن جبهه اي گشودند.
بدانيد كه امروز روز آزمايش خداوندي است و اين مهم تكليف است كه از هيچ كس ساقط نمي شود...
مردم بدانيد كه مرگ حق است و قطعاٌ سراغ همه ي ما خواهد آمد چه خوب است كه خود انتخاب كني .

نه زندگي آنقدر شيرين است و نه مرگ آنقدر ترسناك كه آدمي شرافت و انسانيت خويش را زير پا نهد و از ترس مرگ در بستر بميرد پس بدانيد دنيا [محل] گذر است و مقر ماندن ديار ديگري است.

كمر همت ببنديد و دين خدا را ياري كنيد و شر اجانب را از كشور رسوا ا.. كوتاه نماييد و اين قرن ،قرن سرفرازي مستضعفين و قرن خفت و زبوني مستكبرين است . بدانيد استواري گامهايتان دنيا را به اعجاز كشانده و زورمندان را نا اميد و محرومين را اميدي دوباره بخشيده .با توكل به خدا و ايمان به پيروزي و حقانيت راهمان براي مجد و عظمت اسلام قيام مضاعف كنيد. نصرت خداوند با پبروزي نزديك است...



تاريخ : چهار شنبه 1 بهمن 1393 | 10:19 | نویسنده : |

کشف کشتی حضرت نوح در کوه‌های آرارات

روایت است که حضرت نوح(ع) قبل از به زمین نشستن کشتی و فروکش کردن آب، پرنده ای را که باید مانند کبوتر یا کلاغ بوده باشد به بیرون فرستاد تا مطمئن شود خشکی نزدیک است یا...


در سال 1959، یک خلبان ترک، چندین عکس هوایی برای مؤسسه ژئودتیک ترکیه برداشت. هنگامی‌ که مأموریت به پایان رسید، در میان عکس‌های او تصویری جلب نظر می‌کرد تصویری از یک قایقی بزرگ که بر سینه تپه ای، در فاصله بیست کیلومتریکوه‌های آراراتآرمیده بود.

تصویر هوایی از فسیل کشتی که محل آسیب دیدگی ناشی از برخورد به یک صخره در آنمشخص است. بلافاصله پس از مشاهده این تصویر، تعدادی از متخصصان، علاقه‌مند به پیگیری شدند.دکتر براندنبرگاز دانشگاه ایالتی اوهایو یکی از این علاقه‌مندان بود. او کسی بود که قبلاً در زمینه کشف تأسیسات روی زمین از طریق هوا، مطالعات دانشگاهی داشت و پایگاههای موشکی کوبا را در دوران کندی کشف کرده بود. دکتر واندنبرگ با دقت عکس‌ها را مورد مطالعه قرار داد و اظهار کرد: «من هیچ شکی ندارم که شیء موجود در عکس‌های هوایی یک کشتی است.» ۱۷ سال از آخرین تحقیقات در منطقه گذشت تا در سال ۱۹۷۶ یک باستان شناس آمریکایی به نام«ران ویت»تحقیقات جدید خود را در منطقه آغاز کرد. او بزودی با انجام محاسبات دقیق دریافت که طول این شیء عظیم الجثه بلندتر از طول یک زمین بازی فوتبال و اندازه آن به بزرگی یک ناو جنگی است که کاملاً در زمین دفن شده است. اما کشتی کشف شده در زیر گل و لای قطوری دفن شده بود و بسختی به جز از ارتفاع قابل رؤیت بود. «ران وایت» و گروه همراهش که مشتاقانه کار را پیگیری می‌کردند، به جایی رسیدند که تنها وقوع یک حادثه عجیب و نادر می‌توانست راهگشای کار آنها باشد:
از تحقیقات ران ویت مدت زیادی نگذشته بود که در 25 نوامبر سال 1978، وقوع زمین لرزه ای در محل، باعث شد تا کشتی مزبور به طور شگفت آوری از دل کوه بیرون بزند و سطح زمین اطرافش را به بیرون براند. بدین ترتیب دیواره‌های این شیء، شش متر از محوطه اطرافش بالاتر قرار گرفت و برجسته تر شد. بدنبال این زمین لرزه، ران وایت ادعا کرد که شیء مذکور می‌تواند باقیمانده کشتی نوح باشد. سپس بدبینی‌ها به خوش بینی مبدل و این سؤال‌ها مطرح شد: «اگر این جسم عظیم قایقی شکل به طول یک زمین فوتبال، در ارتفاع 1890 متری کوههای آرارات، کشتی نوح نیست، پس چه چیز می‌تواند باشد؟ و اگر جسم کشتی نوح است، آیا طوفان نوح واقعاً بوقوع پیوسته است؟... آیا ما شاهد بقایای کشتی افسانه ای حضرت نوح که در کتب مقدس ادیان جهان از آن صحبت شده است، هستیم؟» بررسیهای زمین شناسی در نقاط مختلف دنیا، نابود شدن و مرگ‌های دسته جمعی موجودات زنده را بر اثر حادثه ای غیر منتظره نشان می‌دهد. برخی از این حوادث با زمان طوفان نوح همخوانی دارد.
وجود لایه‌های مخلوط فسیل شده حیواناتی چون فیل، پنگوئن، ماهی، درختان نخل و هزاران هزار گونه گیاه جانوری، تأییدی بر این واقعیت است. این سنگواره‌ها که بعضاً در برگیرنده حیوانات مناطق گرمسیر با مناطق سردسیر (در کنار هم) هستند، نشان می‌دهند که با فرونشستن آب، جانوران و گیاهان خارج شده، در زیر رسوبات مانده و به فسیل تبدیل شده‌اند.


تاریخ در مورد محل به گل نشستن کشتی چه می‌گوید؟
داستان کشتی نوح از گذشته‌های دور مورد توجه اقوام مختلف بوده است. مورخان از ۲۰۰۰ سال پیش نقل کرده اند که مسافران کنجکاو از قدیم این منطقه را در کوههای آرارات کشور ترکیه، مورد بازدید قرار می‌دادند و گاهی تکه‌های کوچکی از آن به غنیمت برده می‌شد. در تاریخ آمده است که حدود ۸۰۰ سال قبل از میلاد مسیح،آشوریاناقدام به ورود به کشتی کردند و موفق به ورود به طبقه سوم آن که در زیر زمین واقع شده بود شدند. این نشان می‌دهد که اقوام مختلف در مورد موقعیت جغرافیایی کشتی، متفقند.

تکنولوژی پیچیده در ساخت کشتی

اینجا صحبت از ساخت یک قایق کرجی کوچک هشت نفره با ظرفیت چند حیوان کوچک نیست. بحث بر سر تکنولوژی پیچیده ای است که مهارت ذوب فلزات، ابزار پیشرفته و نیروی انسانی حاذق می‌طلبیده است. از آنجا که یاران حضرت نوح تعداد بسیار کمی ‌بوده اند، این سؤال پیش می‌آید که نوح براستی چگونه این کشتی را ساخته است. کشتی‌ای که تاکنون از عجایب کتب مقدس به شمار می‌رفت و اکنون یک واقعیت علمی ‌لمس شدنی است. آیا نوح به تنهایی توانسته است کشتی ناوگونه خود را به طول یک زمین فوتبال و به وزن تقریبی ۳۲۰۰۰ تن بسازد؟ آیا ساخت یک کشتی با دست خالی با امکانات آن زمان، به گنجایش ۴۹۴ اتوبوس دو طبقه مسافربری با تصورات ما درباره قدما، همخوانی دارد؟ براستی چه تعداد جانور و چگونه جمع آوری شدند و در کشتی جایگزینی شدند؟ آب و غذا چگونه تأمین می‌شد؟ جانوران وحشی چگونه به سوی کشتی هدایت شدند؟...خوشبختانه تحقیق بیشتر در محل، حضور حیوانات را در کشتی یافت شده، تأیید کرد. کشف مقادیر قابل توجهی فضولات حیوانات که به صورت فسیل در آمده اند و از ناحیه خسارت دیده کشتی به بیرون رانده شده اند ، فرضیه ما را بیشتر به واقعیت نزدیک کرد. علاقمندان به کاوش در مورد کشتی نوح بارها سعی کرده اند به درون کشتی فسیل شده راه یابند ولی همیشه با توده‌های عظیم سنگ و خاک نیمه ویران مواجه شده اند. در آخرین تلاشها، کاوشگران سعی کردند لایه‌های گل و لای خشک شده اطراف کشتی را در هم بشکنند و از میان بردارند تا شاید راهی برای ورود به اتاقکهای زیرین کشتی پیدا کنند، اما خیلی موفق نبودند. در سال ۱۹۹۱،«گرگ برور»باستان شناس، بخشی از شاخ فسیل شده جانوری را کشف کرد که از قسمت تخریب شده کشتی که فضولات حیوانی بیرون ریخته بودند، به بیرون افتاده بود. به تشخیص محققان، این شاخ که مربوط به یک پستاندار بوده است، مقارن با شاخ اندازی سالانه جانور به هنگام خروج از کشتی در آنجا رها شده است..

کشتی نوح: اسکلت فلزی، بدنه چوبی

آزمایشات دانشمندان وجود قطعات آهن را در فواصل منظم و معین در ساختار کشتی تأیید کرده است. باستان شناسان با کشف رگه‌ها و تیرهای باریک آهنی، الگویی ترسیم کرده اند که حاصل کار به صورت نوارهای زرد و صورتی بر روی کشتی علامتگذاری شد. آنها همچنین گره‌ها و اتصالات آهنی محکم و برجسته ای را یافته اند که در ۵۴۰۰ نقطه کشتی بکار رفته اند.تصویر برداری‌های راداری نشان داده که در محل تصادم کشتی با صخره به هنگام فرود آمدن یا به عبارت دیگر به گل نشستن، نوارهای آهنی یا تیرهای فلزی کج شده اند. آنها می‌گویند که استفاده وسیع و همه جانبه از فلزات در ساخت کشتی خارج از حد تصور ماست.
و اصنع الفلک باعیننا و وحینا (سوره هود، آیه37)و کشتی بساز زیر نظر ما و مطابق وحی ما

کشتی نوح: اسکلت فلزی، بدنه چوبی
به نظر می‌رسد که تکنولوژی پیشرفته و رشدیافته ای در آن دوران وجود داشته که به هر حال حضرت نوح (ع) توانسته از آن بهره‌مند شود. تکنولوژی و تمدنی که ذهن ما را از تمرکز بر روی بناها و اماکن منحصر به فرد در نقاط مختلف دنیا به این نقطه از جهان معطوف می‌کند. اکتشافات زمانی جالبتر شد که باستان شناسان توانستند طرح مشبکی حاصل از تقاطع تیرهای فلزی افقی و عمودی بکار رفته در بدنه کشتی بدست بیاورند. تصاویری که نشان می‌دهند ۷۲ تیر فلزی اصلی در هر طرف کشتی به کاررفته است. به نظر می‌رسد که برای هر چیزی طرح و الگویی وجود داشته است. وجود اتاقها و فضاهای کوچک و بزرگ در طبقات مختلف، نظریه وجود طرح مهندسی پیشرفته را تأیید می‌کند. در طول تحقیقات، بررسیهایی در مورد تعیین طول، عرض و قطر کشتی انجام گرفته است که متخصصان را قادر ساخته تا از جزییات کف کشتی، ساختمان و الگوی اولیه و مواد تشکیل دهنده آن اطلاعاتی بدست آورند. دستیابی به چنین کشفیاتی مبهوت کننده بود، چرا که در بسیاری از مواقع، درک واقعیت کشف شده از حد تصور خارج بود.
کشف یک لایه غلافی و کپسولی شکل در داخل کشتی از این جمله بود که در واقع کشتی را به دو لایه یا پوسته اصلی مجهز می‌کرد. این آزمایشات، وجود دیوارهای داخلی کشتی، حفره‌ها، اتاقها و دهلیزها و همچنین وجود دو مخزن بزرگ استوانه ای را تأیید کرد. در این آزمایشها که به«اسکن‌های راداری»معروفند، معلوم شد که دو مخزن استوانه ای بزرگ که هر کدام چهار متر و ۲۰ سانتی متر بلندی و هفت متر و بیست سانتی متر عرض داشته اند و به دور هر یک از آنها کمربندی فلزی نصب شده بود، در نزدیکی تنها در ورودی کشتی وجود داشته اند. در یکی از آزمایشات رادار اسکن که به درخواست استاندار استان آگری ترکیه انجام شد، معلوم شد که جنس بدنه کشتی از سه لایه چوب به هم چسبیده تشکیل شده است. این سه لایه با مواد محکم چسبنده، بهم چسبیده بودند.در سال ۱۹۹۱، یک عدد میخ پرچ فسیل شده با حضور ۲۶ نفر محقق در بقایای کشتی کشف شد. تجزیه و تحلیل ترکیبات این میخ وجود آلیاژهای آلومینیوم، تیتانیوم و برخی از دیگر فلزات را تأیید کرد.این در حالی است که گمان می‌رفت در زمان حضرت نوح، آهن و آلومینیوم هنوز به مرحله کشف و استخراج نرسیده باشد. آیا ما نیازمند بازنگری در تاریخ استفاده و استخراج بشر از فلزات هستیم؟
لنگرهای کشتی هم کشف شد!
بربلندیهای تپه‌های اطراف محل کشتی، باستان شناسان چند جسم بزرگ حجیم سنگی یافتند که در بالای هر کدام سوراخی بزرگ تعبیه شده بود. اینها در واقع ابزاری بودند که به علت وزن زیاد به جای وزنه یا لنگر به هنگام پهلو گرفتن کشتی به آب پرتاب می‌شدند. چگونه و با چه نیرویی؟ دقیقاً نمی‌دانیم.

کتیبه ای که ادعای دانشمندان را اثبات کرد
روایت است که حضرت نوح(ع) قبل از به زمین نشستن کشتی و فروکش کردن آب، پرنده ای را که باید مانند کبوتر یا کلاغ بوده باشد به بیرون فرستاد تا مطمئن شود خشکی نزدیک است یا نه. بار اول پرنده با خستگی به کشتی بازگشت و این بدان معنی بود که خشکی در آن نزدیکیها وجود ندارد. بار دوم پرنده به کشتی باز نگشت و این آزمایش نشان داد که عمل لنگر انداختن نزدیک است. [در کتاب مقدس که گویا این روایت از آن نقل شده، آمده است حضرت نوح(ع) ابتدا یک کلاغ را می‌فرستد که از فرستادن کلاغ نتیجه ای نمی‌گیرد و بعد از آن کبوتری را می‌فرستد.] درست در دو کیلومتری شرق محلی که کشتی هم اکنون قرار دارد، دهکده ای وجود دارد که«کارگاکونماز»نامیده شده است. نام این دهکده را چنین ترجمه کرده اند:«آن کلاغ نه توقف می‌کند نه باز می‌گردد.»محل کنونی کشتی در دل کوههای آرارات از گذشته‌های دور، به منطقه هشت معروف شده و دره پایین منطقه، محله هشت نام گرفته است. چرا؟ [در کتاب "کشتی گمشده نوح" آمده نام این منطقه به «تمانین» (Temanin) معروف است که به معنی«هشت»است. شیخ صدوق در کتاب عیون الاخبار از امام رضا(ع) نقل کرده است که "نوح در همان محلی که کشتی به زمین نشست قریه ای بنا کرد و نام آن را قریه «ثمانین» (هشتاد) گذاشت." همانطور که می‌بینیم بین کلمات «ثمانین» (هشتاد) و «تمانین» (هشت) از نظر شکل و معنی شباهت زیادی وجود دارد.]
در نزدیکی محل فرود کشتی در بالای تپه، لوحه ای کشف شد که ادعاهای باستان شناسان را به طرز زیبایی اثبات کرد. کتیبه ای که حداقل ۴۰۰۰ سال قدمت دارد. بر روی این تابلوی سنگ آهکی، در سمت چپ، تصویر رشته کوههایی دیده می‌شود که در کنار یک تپه و سپس یک کوه آتشفشان قرار دارد. در سمت راست، یک تصویر قایقی شکل با هشت نفر انسان کنده کاری شده است... در بالای سنگ کتیبه، دو پرنده در حال پروازند. کشف این کتیبه همگان را به شگفتی واداشت. [کتاب مقدس، سرنشینان کشتی نوح را هشت نفر ذکر کرده است.] در واقعیت موجود، کوه آرارات در سمت چپ، تپه ای در کنار آن و قله یک کوه آتشفشان در کنار تپه وجود دارد.
...در پایان به برخی نکات در تأیید تحقیقات اشاره می‌کنیم:
۱-«کتاب مقدس» می‌گوید که کشتی نوح در ناحیه کوههای آرارات فرود آمده است.
۲-قرآن کتاب مقدس مسلمانان، می‌گوید که کشتی نوح بر روی کوه «جودی» نشسته است. کوهی که در حال حاضر کشتی مورد نظر بر آن قرار دارد.
قضی الامر و استوت علی الجودی (سوره هود، آیه44)و کار پایان یافت و کشتی بر کوه «جودی» پهلو گرفت.
۳-آشور نصیربان دوم، پادشاه آشور (۸۵۹ – ۸۸۳ قبل از میلاد) مدعی بود که کشتی نوح در محلی به نامنیسیرپهلو گرفته است. در فاصله کمتر از ۵۰۰ یاردی محل کشتی، دهکده ای وجود دارد که اوزون گیلی نام دارد و پایین تر از آن بر روی نقشه‌های بسیار قدیمی، محلی به نام نیسیر یا نسیر مشاهده می‌شود.
۴-اسامی‌برخی اماکن در اطراف کوه آرارت نیز می‌تواند با ماجرای طوفان و کشتی نوح مرتبط باشد؛ خود کوه آرارات در میان ارمنی‌ها به کوه«ماسیس»معروف است که به معنی«مادر جهان»است،«نخجوان»به معنی «محل فرود» است، «اچمیادزین» به معنی «فرودگاه» یا «کسانی که فرود آمدند» است،«آرگوری»(Arghuri) نشان دهنده «پرورش درخت مو» است که می‌تواند یادآور کاشت درخت مو توسط حضرت نوح(ع) پس از پایان طوفان، آنطور که در کتاب مقدس به آن اشاره شده باشد، دهکده‌ای نزدیک به محل کشتی وجود دارد به نام«محشر»که می‌تواند یادآور مجازات جهانی مردم دنیا باشد- هم اینک دولت ترکیه با اعزام گروههای باستان شناس، کشتی را مورد حفاظت قرار داده و برخی از یافته‌های باستان شناسان برای حفاظت و مراقبت بیشتر، مورد توجه ویژه قرار گرفته اند. کشف چهار ستون فلزی فسیل شده که هرکدام ۱۲۰ سانتی متر طول دارند و از بخشهای مهم در ساخت کشتی بوده اند، از جمله این اشیاء است که هم اکنون در تملک وزارت معادن و فلزات ترکیه قرار دارد.در دل کوههای آرارات در نزدیکی مرزهای ایران و ترکیه، جسم عظیم فسیل شده ای قرنهاست که آرمیده و طوفان مهیب را پشت سرگذاشته است. کشتی بزرگ و مجهزی که یکی از پیامبران خدا را در رسالتش یاری داده است. این فسیل غول پیکر، راز و رمزهای بسیاری در دل خود نهفته دارد. ماجرای آن قرنهاست که مورد توجه بوده و دهها سال کانون کاوش‌ها و کنجکاویها خواهد بود. تحقیقات هم چنان ادامه دارد.


تاريخ : سه شنبه 30 دی 1393 | 11:19 | نویسنده : |
.: Weblog Themes By SlideTheme :.

  • وب سمفونی
  • وب مستـــر گراف
  • وب دانلودیوم
  • وب آموزش عالی
  • امام خميني(ره) پس از بازگشت پيروزمندانه به ميهن اسلامي ايران، در تهران اقامت نمودند تا پايه‏هاي حکومت اسلامي استقرار يابد. معظمٌ له پس از تشکيل دولت موقت و سامان‏يابي نسبي اوضاع کشور، بنا به وعده‏اي که داده بودند هجده روز پس از پيروزي انقلاب در تاريخ دهم اسفند 1357ش، به کانون انقلاب اسلامي، يعني قم عزيمت نمودند. اما آن حضرت، 11 ماه بعد در اثر ابتلا به بيماري قلبي، در دوم بهمن 1358ش، مجدداً به تهران بازگشتند و از آن پس، به علت ضرورت رهبري نظام اسلامي از نزديک و لزوم حضور ايشان در مرکز کشور، تا پايان عمر پر بار خويش در تهران اقامت گزيدند.



    تاريخ : شنبه 11 بهمن 1393 | 9:42 | نویسنده : |
    میلاد امام حسن عسکری علیه السلام
    نویسنده : عبداللطیف نظری ، صفحه 85

    ولادت امام عسگری علیه السلام

    اغلب تاریخ نویسان معتقدند امام عسکری علیه السلام در سال 232 ق در شهر مدینه چشم به جهان گشود و هنوز چندسالی از عمر مبارکش نمی گذشت که به همراه پدر بزرگوارش امام هادی علیه السلام از مدینه به سامرا تبعید شد و در مرکز عسکر (لشکرگاه) تحت نظارت مأموران خلیفه ساکن شد. آن حضرت و پدر بزرگوارشان به مناسبت این که در محل استقرار لشکریان حکومت ناگزیر به سکونت شده بودند، عسکریین علیه السلام (= دو عسکری) لقب یافته اند.

    دوران امامت حضرت عسکری علیه السلام

    امام یازدهم در سال 254 ق، به دنبال شهادت امام هادی علیه السلام و در حالی که بیش از 22 سال از عمر مبارک آن حضرت سپری نشده بود، منصب امامت را عهده دار شدند و حدود شش سال یعنی تا 26 سالگی به ارشاد و هدایت مردم مشغول بودند. آن حضرت سرانجام در هشتم ربیع الاوّل سال 260 ق به دسیسه معتمد عباسی و در شهر سامرّا به شهادت رسیدند و جنازه مطهرشان در کنار مرقد منوّر پدر بزرگوارشان امام هادی علیه السلام به خاک سپرده شد که میعادگاه شیعیان جهان است و عاشقان ولایت چون پروانه به دور شمع وجودش می چرخد.

    طلوع فرخنده

    نسیم سحری، جان مایه عشق را به گستره خاک بخشید. آبشاری از نور، از خنده های شادمانه خورشید، به میهمانی زمین آمد. دریچه ای از شادی بر دل ها گشوده شد و ترنّم شکفتن نوگلی معطر، در باغستان توحید، دل ها را مفتون و مجذوب خویش ساخت. امام حسن عسکری علیه السلام روح حماسه، چکاد بلند آفتاب، چهره روشن ایستادگی، سیمای بلند فرزانگی، پگاه پرتبسم ایمان، چراغ دار راه انسان، طلیعه خورشید صداقت و صفا، راه بان فتوت و مردی، یاور ستمدیدگان و محرومان، پاسدار ایمان و آرمان، مدافع حریم مهر نبوی، تداوم بخش راه عدل علوی علیه السلام ، و رسواگر دشمنان اسلام مصطفوی است. اینک در سال یادِ میلاد خجسته آن مولا، سلامی صمیمی و سرشار از گل و باران، بر ساحت آن مرهم زخم های خسته دلان می فرستیم و به شما گرامیان به مناسبت این طلوع فرخنده، تهنیت و شادباش می گوییم.

    خورشید یازدهم

    اماما! خورشید عدالت را تو پروریده ای. مژده دیرپایی صالحان تویی. شکوه عارفانه ایمان تویی. این تویی که در یک پگاه آفتابین، بر بلندای زمانه می ایستی و به هیئتِ آن منجی می نگری که دست مهربانش همه شمشیرهای ستم را می شکند و آفتاب وجودش، یخ تاریخ را آب می کند؛ هر رنگ تیره و تار را از چهره جهان می زداید و بر گیسوان زمین گل برکت و عدالت و ایمان می زند. سلام بر تو و بر فرزندت حضرت موعود. هم او که می آید تا خدا را تفسیر، عشق را تکثیر، و محبت را تقسیم کند. می آید تا به دادخواهی ستمدیدگان، بیرق عدالت را بر دوش گیرد. خورشید یازدهم! ما هرروز با سبدی دعا به استقبال فرزندت می رویم و در آینه قنوت قلبمان زیارتش می کنیم و بر ضریح چشمانش دخیل می بندیم تا شاهد رویش سبز لحظه ظهورش باشیم. آری، عدالت، پاره ای از تن توست ـ ای امام عسکری ـ و جهان لحظه شمار گل آرایی فرزند تو. اینک بر تو و بر آن خورشید، بر تو و بر آن گل غایب، بر تو و بر نایب بر حق آن غایب، سلامی بی کرانه نثار باد!



    ادامه مطلب
    تاريخ : پنج شنبه 8 بهمن 1393 | 8:39 | نویسنده : |
    میلاد امام حسن عسکری علیه السلام
    نویسنده : عبداللطیف نظری ، صفحه 85

    ولادت امام عسگری علیه السلام

    اغلب تاریخ نویسان معتقدند امام عسکری علیه السلام در سال 232 ق در شهر مدینه چشم به جهان گشود و هنوز چندسالی از عمر مبارکش نمی گذشت که به همراه پدر بزرگوارش امام هادی علیه السلام از مدینه به سامرا تبعید شد و در مرکز عسکر (لشکرگاه) تحت نظارت مأموران خلیفه ساکن شد. آن حضرت و پدر بزرگوارشان به مناسبت این که در محل استقرار لشکریان حکومت ناگزیر به سکونت شده بودند، عسکریین علیه السلام (= دو عسکری) لقب یافته اند.

    دوران امامت حضرت عسکری علیه السلام

    امام یازدهم در سال 254 ق، به دنبال شهادت امام هادی علیه السلام و در حالی که بیش از 22 سال از عمر مبارک آن حضرت سپری نشده بود، منصب امامت را عهده دار شدند و حدود شش سال یعنی تا 26 سالگی به ارشاد و هدایت مردم مشغول بودند. آن حضرت سرانجام در هشتم ربیع الاوّل سال 260 ق به دسیسه معتمد عباسی و در شهر سامرّا به شهادت رسیدند و جنازه مطهرشان در کنار مرقد منوّر پدر بزرگوارشان امام هادی علیه السلام به خاک سپرده شد که میعادگاه شیعیان جهان است و عاشقان ولایت چون پروانه به دور شمع وجودش می چرخد.

    طلوع فرخنده

    نسیم سحری، جان مایه عشق را به گستره خاک بخشید. آبشاری از نور، از خنده های شادمانه خورشید، به میهمانی زمین آمد. دریچه ای از شادی بر دل ها گشوده شد و ترنّم شکفتن نوگلی معطر، در باغستان توحید، دل ها را مفتون و مجذوب خویش ساخت. امام حسن عسکری علیه السلام روح حماسه، چکاد بلند آفتاب، چهره روشن ایستادگی، سیمای بلند فرزانگی، پگاه پرتبسم ایمان، چراغ دار راه انسان، طلیعه خورشید صداقت و صفا، راه بان فتوت و مردی، یاور ستمدیدگان و محرومان، پاسدار ایمان و آرمان، مدافع حریم مهر نبوی، تداوم بخش راه عدل علوی علیه السلام ، و رسواگر دشمنان اسلام مصطفوی است. اینک در سال یادِ میلاد خجسته آن مولا، سلامی صمیمی و سرشار از گل و باران، بر ساحت آن مرهم زخم های خسته دلان می فرستیم و به شما گرامیان به مناسبت این طلوع فرخنده، تهنیت و شادباش می گوییم.

    خورشید یازدهم

    اماما! خورشید عدالت را تو پروریده ای. مژده دیرپایی صالحان تویی. شکوه عارفانه ایمان تویی. این تویی که در یک پگاه آفتابین، بر بلندای زمانه می ایستی و به هیئتِ آن منجی می نگری که دست مهربانش همه شمشیرهای ستم را می شکند و آفتاب وجودش، یخ تاریخ را آب می کند؛ هر رنگ تیره و تار را از چهره جهان می زداید و بر گیسوان زمین گل برکت و عدالت و ایمان می زند. سلام بر تو و بر فرزندت حضرت موعود. هم او که می آید تا خدا را تفسیر، عشق را تکثیر، و محبت را تقسیم کند. می آید تا به دادخواهی ستمدیدگان، بیرق عدالت را بر دوش گیرد. خورشید یازدهم! ما هرروز با سبدی دعا به استقبال فرزندت می رویم و در آینه قنوت قلبمان زیارتش می کنیم و بر ضریح چشمانش دخیل می بندیم تا شاهد رویش سبز لحظه ظهورش باشیم. آری، عدالت، پاره ای از تن توست ـ ای امام عسکری ـ و جهان لحظه شمار گل آرایی فرزند تو. اینک بر تو و بر آن خورشید، بر تو و بر آن گل غایب، بر تو و بر نایب بر حق آن غایب، سلامی بی کرانه نثار باد!



    ادامه مطلب
    تاريخ : پنج شنبه 8 بهمن 1393 | 8:39 | نویسنده : |
    05 بهمن | اولین انتخابات ریاست جمهوری ایران برگزار شد

    تاریخ ایرانی:روز ۵ بهمن ۱۳۵۸ به فاصله یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران برگزار شد. این انتخابات در شرایطی برگزار شد که دولت موقت مهندس مهدی بازرگان استعفا داده و مدیریت نظام به شورای انقلاب محول شده بود.

    گمانه‌زنی‌ها درباره کاندیداهای احتمالی این انتخابات که سیستم جمهوری را رسمیت می‌بخشید، از ماه‌ها قبل آغاز شده بود اما در تاریخ ۴ دی ماه ۱۳۵۸ بود که برای اولین بار روزنامه کیهان در گمانه‌زنی‌های خود در مورد کاندیداهای احتمالی از بنی‌صدر، قطب‌زاده، بازرگان و غلامحسین صدیقی به عنوان داوطلبان شرکت در انتخابات ریاست جمهوری نام برد.

    از آن پس گروه‌های سیاسی وارد میدان رقابت شدند و با انتشار بیانیه‌هایی، نامزد منتخب خود را به مردم معرفی و ضمن برشمردن اوصاف و شایستگی‌های او، خواستار حمایت مردم از نامزد مورد نظرشان برای پیروزی در انتخابات شدند. ابوالحسن بنی‌صدر، وزیر اقتصاد و دارایی نیز در همین ایام به صورت تلویحی اعلام کرد که ظرف چند روز آینده، رسماً دست به فعالیت انتخاباتی خواهد زد. روزنامه‌های مختلف آن زمان به ویژه کیهان و اطلاعات در یک ماه منتهی به برگزاری انتخابات پر از آگهی‌ها، مصاحبه‌ها و گزارش میتینگ‌های تبلیغاتی نامزدهای متعدد اولین انتخابات ریاست‌ جمهوری بودند.

    در روز نهم دی‌ماه خبر رسید که سیداحمد مدنی و ابوالحسن بنی‌صدر هر دو ستادهای انتخاباتی‌شان را راه‌اندازی کرده‌اند. ستاد انتخاباتی بنی‌صدر که به صورت دفتری برای هماهنگی شروع به کار کرد فردای آن روز با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد: بدون پرداختن توهین به دیگر نامزدها، تنها برنامه‌ها و اصول و عقاید و نظرات و شخصیت بنی‌صدر را به همگان معرفی می‌کنیم.

    در همین روزها بود که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم پس از چند نشست ابوالحسن بنی‌صدر را کاندیدای ریاست جمهوری اعلام کرد. البته بعدها مشخص شد که این توافق اولیه بوده و بخشی از جامعه مدرسین با این نظر موافق بوده‌اند و بالاخره پس از رایزنی‌های فراوان، از نظر اول خود عدول کرده و به نامزدی جلال‌الدین فارسی ابراز تمایل کردند. بازار شعارهای انتخاباتی داغ شد و بنی‌صدر مهم‌ترین برنامه‌های خود را وحدت ملی، بازسازی اقتصاد، امنیت و معنویت برشمرد.

    جامعه روحانیت مبارز نیز در تاریخ ۱۲ دی ۵۸ بنی‌صدر را کاندیدای مورد حمایت خود معرفی کرد و در بیانیه‌ای دلایل خود را برای حمایت از این نامزد اینگونه برشمرد:

    ۱- رئیس‌جمهور باید در برابر تمام مواد قانون اساسی جمهوری اسلامی خاضع و در اجرای آن ملتزم باشد.

    ۲- انقلاب اسلامی ایران مکتبی است و طرز تفکر رئیس‌جمهور باید مکتبی باشد.

    ۳- مراعات ضوابط اسلامی را در انتخاب همکاران خود ملتزم باشد.

    ۴- از هرگونه گرایش که با روح اسلام سازگار نیست، مبری باشد.

    ۵- در برابر اعمال تخریبی تبهکاران و دشمنان انقلاب اسلامی که به امنیت و تمامیت ارضی ایران لطمه وارد می‌کنند دارای موضع باشد.

    ۶- از اعمال روش‌های مستبدانه در برابر نمایندگان ملت به دور و از رهنمودهای امام امت الهام بگیرد.



    ادامه مطلب
    تاريخ : شنبه 4 بهمن 1393 | 12:45 | نویسنده : |
    05 بهمن | اولین انتخابات ریاست جمهوری ایران برگزار شد

    تاریخ ایرانی:روز ۵ بهمن ۱۳۵۸ به فاصله یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اولین انتخابات ریاست جمهوری در ایران برگزار شد. این انتخابات در شرایطی برگزار شد که دولت موقت مهندس مهدی بازرگان استعفا داده و مدیریت نظام به شورای انقلاب محول شده بود.

    گمانه‌زنی‌ها درباره کاندیداهای احتمالی این انتخابات که سیستم جمهوری را رسمیت می‌بخشید، از ماه‌ها قبل آغاز شده بود اما در تاریخ ۴ دی ماه ۱۳۵۸ بود که برای اولین بار روزنامه کیهان در گمانه‌زنی‌های خود در مورد کاندیداهای احتمالی از بنی‌صدر، قطب‌زاده، بازرگان و غلامحسین صدیقی به عنوان داوطلبان شرکت در انتخابات ریاست جمهوری نام برد.

    از آن پس گروه‌های سیاسی وارد میدان رقابت شدند و با انتشار بیانیه‌هایی، نامزد منتخب خود را به مردم معرفی و ضمن برشمردن اوصاف و شایستگی‌های او، خواستار حمایت مردم از نامزد مورد نظرشان برای پیروزی در انتخابات شدند. ابوالحسن بنی‌صدر، وزیر اقتصاد و دارایی نیز در همین ایام به صورت تلویحی اعلام کرد که ظرف چند روز آینده، رسماً دست به فعالیت انتخاباتی خواهد زد. روزنامه‌های مختلف آن زمان به ویژه کیهان و اطلاعات در یک ماه منتهی به برگزاری انتخابات پر از آگهی‌ها، مصاحبه‌ها و گزارش میتینگ‌های تبلیغاتی نامزدهای متعدد اولین انتخابات ریاست‌ جمهوری بودند.

    در روز نهم دی‌ماه خبر رسید که سیداحمد مدنی و ابوالحسن بنی‌صدر هر دو ستادهای انتخاباتی‌شان را راه‌اندازی کرده‌اند. ستاد انتخاباتی بنی‌صدر که به صورت دفتری برای هماهنگی شروع به کار کرد فردای آن روز با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد: بدون پرداختن توهین به دیگر نامزدها، تنها برنامه‌ها و اصول و عقاید و نظرات و شخصیت بنی‌صدر را به همگان معرفی می‌کنیم.

    در همین روزها بود که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم هم پس از چند نشست ابوالحسن بنی‌صدر را کاندیدای ریاست جمهوری اعلام کرد. البته بعدها مشخص شد که این توافق اولیه بوده و بخشی از جامعه مدرسین با این نظر موافق بوده‌اند و بالاخره پس از رایزنی‌های فراوان، از نظر اول خود عدول کرده و به نامزدی جلال‌الدین فارسی ابراز تمایل کردند. بازار شعارهای انتخاباتی داغ شد و بنی‌صدر مهم‌ترین برنامه‌های خود را وحدت ملی، بازسازی اقتصاد، امنیت و معنویت برشمرد.

    جامعه روحانیت مبارز نیز در تاریخ ۱۲ دی ۵۸ بنی‌صدر را کاندیدای مورد حمایت خود معرفی کرد و در بیانیه‌ای دلایل خود را برای حمایت از این نامزد اینگونه برشمرد:

    ۱- رئیس‌جمهور باید در برابر تمام مواد قانون اساسی جمهوری اسلامی خاضع و در اجرای آن ملتزم باشد.

    ۲- انقلاب اسلامی ایران مکتبی است و طرز تفکر رئیس‌جمهور باید مکتبی باشد.

    ۳- مراعات ضوابط اسلامی را در انتخاب همکاران خود ملتزم باشد.

    ۴- از هرگونه گرایش که با روح اسلام سازگار نیست، مبری باشد.

    ۵- در برابر اعمال تخریبی تبهکاران و دشمنان انقلاب اسلامی که به امنیت و تمامیت ارضی ایران لطمه وارد می‌کنند دارای موضع باشد.

    ۶- از اعمال روش‌های مستبدانه در برابر نمایندگان ملت به دور و از رهنمودهای امام امت الهام بگیرد.



    ادامه مطلب
    تاريخ : شنبه 4 بهمن 1393 | 12:45 | نویسنده : |

    سلیمان بن صرد و شیعیان کوفه حرکت خود را از سال 61ه ق آغاز کردند.وقتی امام حسین(ع) به شهادت رسید،سلیمان و مسیب بن نجبه فزاری،پشیمان شدند و به همراه گروه دیگر گفتند راه توبه و پشیمانی از آنچه که انجام داده ایم چیست؟

    از این روی،بزرگانی از شیعه در خانه سلیمان جمع شدند،در این جمع مسیب بن نجبه آغاز سخن کرد و پس از او رفاعة بن شداد،سخنانی بیان کرده و در ادامه گفت: این کار را به پیر و یار پیامبر(ص)،سلیمان که شجاع،دین دار،دوراندیش و مورد اطمینان است بسپاریم،این سخن را می گویم و برای خودم وشما طلب مغفرت می کنم.عبدالله بن وال هم سخن گفت و از سابقه اسلام و از فرماندهی سلیمان اظهار خشنودی کرد.{تاریخ طبری،ج5ص552}.

    لطفا بهادامه مطلببروید

    وقتی سلیمان به عنوان رهبر قیام انتخاب شد،پس از حمد و ستایش خداوند،به سبب نعمت هایی که اعطا کرده،به یگانگی پروردگار و محمد فرستاده او شهادت داد و گفت از خداوند می ترسم که در این روزگار سخت،از بلای بزرگ و ستم برای عاقبت ما شیعیان خوب نباشد.ما منتظر آمدن خاندان پیامبرمان بودیم و به آنان وعده کمک دادیم و به آمدن به عراق ترغیبشان کردیم.اما وقتی آمدند سستی کرده و عاجز ماندیم و دورویی کردیم،کار را به امروز و فردا واگذاشتیم و در انتظار حادثه نشستیم تا آنکه فرزند پیامبرمان و باقی مانده او،پاره گوشت و خون او که یاری می خواست در کنار ما کشته شد،فاسقان وی را هدف تیر و نیزه ها قرار دادند و کشتند.سپس بر او تاختند و لباسش را ربودند.قیام کنید که خداوند از این کارتان خشمگین است و به سوی زنان و فرزندانتان برنگردید تا خداوند از شما خشنود شود.خشنودی خداوند به گرفتن انتقام خون حسین(ع) است تا در این راه کشته شود.از مرگ نترسید،سوگند به خدا هر کس از مرگ بترسد به ذلت و خواری می افتد.باید مثل بنی اسرائیل باشید که پیامبرشان به آنان گفت:« وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَکُمْ بِاتِّخَاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ ذَلِکُمْ خَیرٌ لَکُمْ عِنْدَ بَارِئِکُمْ فَتَابَ عَلَیکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ(البقرة/54)
    و زمانی را که موسی به قوم خود گفت: «ای قوم من! شما با انتخاب گوساله (برای پرستش) به خود ستم کردید! پس توبه کنید؛ و به سوی خالق خود باز گردید! و خود را [=یکدیگر را] به قتل برسانید! این کار، برای شما در پیشگاه پروردگارتان بهتر است.» سپس خداوند توبه شما را پذیرفت؛ زیرا که او توبه‌پذیر و رحیم است».
    آنان چه کردند،زانو زدند و گردن کشیدند و راضی به قضای الهی شدند.اگر شما را دعوتی همانند آن قوم کنند چه خواهید کرد؟شمشیرها را تیز کنید،نیزه ها را آماده و آنچه می توانید نیرو و اسب تهیه کنید تا شما را دعوت به حرکت کنم.{تاریخ طبری،ج5ص554}.
    سلیمان پیوسته هر جمعه سخن می گفت و یادآور می شد که ما خاندان پیامبر(ص) را دعوت کردیم،وعده یاری دادیم،ترغیب به آمدن کردیم،ولی وقتی آمدند ما سستی کرده نظاره گر کارها شدیم.بنابراین،باید قاتلان آنان را بکشیم تا خدا از ما راضی باشد.در نتیجه سلیمان گفت: هر کس قصد کمک و یاری کردن را دارد اموال خود را در اختیار عبدالله بن وال قرار دهد تا یاران را کمک کنیم.
    سلیمان در نخستین اقدام خود،نامه ای مفصل به سعد بن حذیفه کا از جمله شیعیان و ساکن مدائن بود،نوشت و آن را به عبدالله بن مالک داد تا به سعد بدهد.وی در این نامه اشاره کرده که دنیا با خردمندان ناسازگاری دارد و در این حادثه ای که در بارۀ پسر دختر پیامبر(ص) رخ داد باید اندیشید که او را دعوت کردند ولی اجابتش نکردند و او را میان دشمنانش رها کردند که چه خطای بزرگی مرتکب شدند و از یاری امام خود بازماندند و او را به دشمنش واگذاشتند و کمکش نکردند،خطایی که با رهایی و توبه از آن فقط با کشتن قاتلان وی یا کشته شدند در راه وی پاک می شود.زمانی برای برادران تعین می شود تا در نخیله جمع شوید و شما را یارانی یافتم که با این کار شما،خداوند می خواهد تا شما توبه کنید که در این راه سختی ها،مشکلات،کشته شدن و مصادره اموال است.{تاریخ طبری،ج5ص556}.
    سعد بن حذیفه جواب نامه سلیمان را داده و اعلام آمادگی کرد.وقتی سلیمان؛نامه سعد را قبرای یاران خود خواند،آنان خوشحال شدند.
    سلیمان یک نسخه از نامه ای را که به سعد نوشته بود برای مثنی بن مخربه فرستاد و وی هم پاسخ مثبت به سلیمان داد و گفت:در موعد مقرر در محل تعیین شده حاضر می شویم.{همان}.


    ادامه مطلب
    تاريخ : پنج شنبه 2 بهمن 1393 | 8:21 | نویسنده : |

    سلیمان بن صرد و شیعیان کوفه حرکت خود را از سال 61ه ق آغاز کردند.وقتی امام حسین(ع) به شهادت رسید،سلیمان و مسیب بن نجبه فزاری،پشیمان شدند و به همراه گروه دیگر گفتند راه توبه و پشیمانی از آنچه که انجام داده ایم چیست؟

    از این روی،بزرگانی از شیعه در خانه سلیمان جمع شدند،در این جمع مسیب بن نجبه آغاز سخن کرد و پس از او رفاعة بن شداد،سخنانی بیان کرده و در ادامه گفت: این کار را به پیر و یار پیامبر(ص)،سلیمان که شجاع،دین دار،دوراندیش و مورد اطمینان است بسپاریم،این سخن را می گویم و برای خودم وشما طلب مغفرت می کنم.عبدالله بن وال هم سخن گفت و از سابقه اسلام و از فرماندهی سلیمان اظهار خشنودی کرد.{تاریخ طبری،ج5ص552}.

    لطفا بهادامه مطلببروید

    وقتی سلیمان به عنوان رهبر قیام انتخاب شد،پس از حمد و ستایش خداوند،به سبب نعمت هایی که اعطا کرده،به یگانگی پروردگار و محمد فرستاده او شهادت داد و گفت از خداوند می ترسم که در این روزگار سخت،از بلای بزرگ و ستم برای عاقبت ما شیعیان خوب نباشد.ما منتظر آمدن خاندان پیامبرمان بودیم و به آنان وعده کمک دادیم و به آمدن به عراق ترغیبشان کردیم.اما وقتی آمدند سستی کرده و عاجز ماندیم و دورویی کردیم،کار را به امروز و فردا واگذاشتیم و در انتظار حادثه نشستیم تا آنکه فرزند پیامبرمان و باقی مانده او،پاره گوشت و خون او که یاری می خواست در کنار ما کشته شد،فاسقان وی را هدف تیر و نیزه ها قرار دادند و کشتند.سپس بر او تاختند و لباسش را ربودند.قیام کنید که خداوند از این کارتان خشمگین است و به سوی زنان و فرزندانتان برنگردید تا خداوند از شما خشنود شود.خشنودی خداوند به گرفتن انتقام خون حسین(ع) است تا در این راه کشته شود.از مرگ نترسید،سوگند به خدا هر کس از مرگ بترسد به ذلت و خواری می افتد.باید مثل بنی اسرائیل باشید که پیامبرشان به آنان گفت:« وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَکُمْ بِاتِّخَاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ ذَلِکُمْ خَیرٌ لَکُمْ عِنْدَ بَارِئِکُمْ فَتَابَ عَلَیکُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ(البقرة/54)
    و زمانی را که موسی به قوم خود گفت: «ای قوم من! شما با انتخاب گوساله (برای پرستش) به خود ستم کردید! پس توبه کنید؛ و به سوی خالق خود باز گردید! و خود را [=یکدیگر را] به قتل برسانید! این کار، برای شما در پیشگاه پروردگارتان بهتر است.» سپس خداوند توبه شما را پذیرفت؛ زیرا که او توبه‌پذیر و رحیم است».
    آنان چه کردند،زانو زدند و گردن کشیدند و راضی به قضای الهی شدند.اگر شما را دعوتی همانند آن قوم کنند چه خواهید کرد؟شمشیرها را تیز کنید،نیزه ها را آماده و آنچه می توانید نیرو و اسب تهیه کنید تا شما را دعوت به حرکت کنم.{تاریخ طبری،ج5ص554}.
    سلیمان پیوسته هر جمعه سخن می گفت و یادآور می شد که ما خاندان پیامبر(ص) را دعوت کردیم،وعده یاری دادیم،ترغیب به آمدن کردیم،ولی وقتی آمدند ما سستی کرده نظاره گر کارها شدیم.بنابراین،باید قاتلان آنان را بکشیم تا خدا از ما راضی باشد.در نتیجه سلیمان گفت: هر کس قصد کمک و یاری کردن را دارد اموال خود را در اختیار عبدالله بن وال قرار دهد تا یاران را کمک کنیم.
    سلیمان در نخستین اقدام خود،نامه ای مفصل به سعد بن حذیفه کا از جمله شیعیان و ساکن مدائن بود،نوشت و آن را به عبدالله بن مالک داد تا به سعد بدهد.وی در این نامه اشاره کرده که دنیا با خردمندان ناسازگاری دارد و در این حادثه ای که در بارۀ پسر دختر پیامبر(ص) رخ داد باید اندیشید که او را دعوت کردند ولی اجابتش نکردند و او را میان دشمنانش رها کردند که چه خطای بزرگی مرتکب شدند و از یاری امام خود بازماندند و او را به دشمنش واگذاشتند و کمکش نکردند،خطایی که با رهایی و توبه از آن فقط با کشتن قاتلان وی یا کشته شدند در راه وی پاک می شود.زمانی برای برادران تعین می شود تا در نخیله جمع شوید و شما را یارانی یافتم که با این کار شما،خداوند می خواهد تا شما توبه کنید که در این راه سختی ها،مشکلات،کشته شدن و مصادره اموال است.{تاریخ طبری،ج5ص556}.
    سعد بن حذیفه جواب نامه سلیمان را داده و اعلام آمادگی کرد.وقتی سلیمان؛نامه سعد را قبرای یاران خود خواند،آنان خوشحال شدند.
    سلیمان یک نسخه از نامه ای را که به سعد نوشته بود برای مثنی بن مخربه فرستاد و وی هم پاسخ مثبت به سلیمان داد و گفت:در موعد مقرر در محل تعیین شده حاضر می شویم.{همان}.


    ادامه مطلب
    تاريخ : پنج شنبه 2 بهمن 1393 | 8:21 | نویسنده : |
    شهید دشتی

    سردار شهيد حسن دشتي از جمله شهداي والامقام و افتخار آفرين استان دارالعباده يزد است که براي اعتلاي نظام مقدس جمهوري اسلامي، درس شجاعت ، ايثار و فداکاري بر جاي گذاشته است .

    مشخصات سردار شهيدحاج حسن دشتي

    نام : حسن

    نام خانوادگي :‌دشتي رحمت ابادي

    نام پدر : جواد

    تاريخ تولد :اسفند 1337

    تاريخ شهادت :بهمن 1365

    سن : 26 سال

    محل شهادت : شلمچه

    نحوه شهادت : بر اثر اصابت ترکش خمپاره

    مدت نبرد : 6 سال

    ميزان تحصيلات : دانشجو رشته فرماندهي عالي دانشگاه امام حسين (ع)

    متاهل / مجرد : متاهل

    تعداد فرزندان: 2 فرزند

    عمليات هاي مهمي كه شركت داشته است :‌ شهيد در 32 عمليات شركت داشته است از جمله بدر، خيبر، والفجر مقدماتي , والفجر هشت، قدس پنج و کربلاي 1 و 2 و 3 و 4 و 5 ........

    عملياتي كه در ان به شهادت رسيده است :‌ كربلاي 5

    سمت شهيد : رئيس ستاد تيپ 18 الغدير سپاه

    بخشي از وصيت نامه شهيد :

    بسم رب شهدا و الصديقين

    ...جمهوري اسلامي شجره ي طيبه اي است كه از چشمه زلال اسلام سيراب و با اهداء خون هزاران خون انسانهاي شريف آبياري گرديده است امروز بدست ما سپرده شده و حراست و مراقبت از آن بر همه ي ما واجب و ضروري است .مردم شريف و قهرمان اين را بدانيد كه اسلام در خطر كفر است و دشمنان اسلام براي مقابله ي با آن جبهه اي گشودند.
    بدانيد كه امروز روز آزمايش خداوندي است و اين مهم تكليف است كه از هيچ كس ساقط نمي شود...
    مردم بدانيد كه مرگ حق است و قطعاٌ سراغ همه ي ما خواهد آمد چه خوب است كه خود انتخاب كني .

    نه زندگي آنقدر شيرين است و نه مرگ آنقدر ترسناك كه آدمي شرافت و انسانيت خويش را زير پا نهد و از ترس مرگ در بستر بميرد پس بدانيد دنيا [محل] گذر است و مقر ماندن ديار ديگري است.

    كمر همت ببنديد و دين خدا را ياري كنيد و شر اجانب را از كشور رسوا ا.. كوتاه نماييد و اين قرن ،قرن سرفرازي مستضعفين و قرن خفت و زبوني مستكبرين است . بدانيد استواري گامهايتان دنيا را به اعجاز كشانده و زورمندان را نا اميد و محرومين را اميدي دوباره بخشيده .با توكل به خدا و ايمان به پيروزي و حقانيت راهمان براي مجد و عظمت اسلام قيام مضاعف كنيد. نصرت خداوند با پبروزي نزديك است...



    تاريخ : چهار شنبه 1 بهمن 1393 | 10:19 | نویسنده : |
    شهید دشتی

    سردار شهيد حسن دشتي از جمله شهداي والامقام و افتخار آفرين استان دارالعباده يزد است که براي اعتلاي نظام مقدس جمهوري اسلامي، درس شجاعت ، ايثار و فداکاري بر جاي گذاشته است .

    مشخصات سردار شهيدحاج حسن دشتي

    نام : حسن

    نام خانوادگي :‌دشتي رحمت ابادي

    نام پدر : جواد

    تاريخ تولد :اسفند 1337

    تاريخ شهادت :بهمن 1365

    سن : 26 سال

    محل شهادت : شلمچه

    نحوه شهادت : بر اثر اصابت ترکش خمپاره

    مدت نبرد : 6 سال

    ميزان تحصيلات : دانشجو رشته فرماندهي عالي دانشگاه امام حسين (ع)

    متاهل / مجرد : متاهل

    تعداد فرزندان: 2 فرزند

    عمليات هاي مهمي كه شركت داشته است :‌ شهيد در 32 عمليات شركت داشته است از جمله بدر، خيبر، والفجر مقدماتي , والفجر هشت، قدس پنج و کربلاي 1 و 2 و 3 و 4 و 5 ........

    عملياتي كه در ان به شهادت رسيده است :‌ كربلاي 5

    سمت شهيد : رئيس ستاد تيپ 18 الغدير سپاه

    بخشي از وصيت نامه شهيد :

    بسم رب شهدا و الصديقين

    ...جمهوري اسلامي شجره ي طيبه اي است كه از چشمه زلال اسلام سيراب و با اهداء خون هزاران خون انسانهاي شريف آبياري گرديده است امروز بدست ما سپرده شده و حراست و مراقبت از آن بر همه ي ما واجب و ضروري است .مردم شريف و قهرمان اين را بدانيد كه اسلام در خطر كفر است و دشمنان اسلام براي مقابله ي با آن جبهه اي گشودند.
    بدانيد كه امروز روز آزمايش خداوندي است و اين مهم تكليف است كه از هيچ كس ساقط نمي شود...
    مردم بدانيد كه مرگ حق است و قطعاٌ سراغ همه ي ما خواهد آمد چه خوب است كه خود انتخاب كني .

    نه زندگي آنقدر شيرين است و نه مرگ آنقدر ترسناك كه آدمي شرافت و انسانيت خويش را زير پا نهد و از ترس مرگ در بستر بميرد پس بدانيد دنيا [محل] گذر است و مقر ماندن ديار ديگري است.

    كمر همت ببنديد و دين خدا را ياري كنيد و شر اجانب را از كشور رسوا ا.. كوتاه نماييد و اين قرن ،قرن سرفرازي مستضعفين و قرن خفت و زبوني مستكبرين است . بدانيد استواري گامهايتان دنيا را به اعجاز كشانده و زورمندان را نا اميد و محرومين را اميدي دوباره بخشيده .با توكل به خدا و ايمان به پيروزي و حقانيت راهمان براي مجد و عظمت اسلام قيام مضاعف كنيد. نصرت خداوند با پبروزي نزديك است...



    تاريخ : چهار شنبه 1 بهمن 1393 | 10:19 | نویسنده : |

    کشف کشتی حضرت نوح در کوه‌های آرارات

    روایت است که حضرت نوح(ع) قبل از به زمین نشستن کشتی و فروکش کردن آب، پرنده ای را که باید مانند کبوتر یا کلاغ بوده باشد به بیرون فرستاد تا مطمئن شود خشکی نزدیک است یا...


    در سال 1959، یک خلبان ترک، چندین عکس هوایی برای مؤسسه ژئودتیک ترکیه برداشت. هنگامی‌ که مأموریت به پایان رسید، در میان عکس‌های او تصویری جلب نظر می‌کرد تصویری از یک قایقی بزرگ که بر سینه تپه ای، در فاصله بیست کیلومتریکوه‌های آراراتآرمیده بود.

    تصویر هوایی از فسیل کشتی که محل آسیب دیدگی ناشی از برخورد به یک صخره در آنمشخص است. بلافاصله پس از مشاهده این تصویر، تعدادی از متخصصان، علاقه‌مند به پیگیری شدند.دکتر براندنبرگاز دانشگاه ایالتی اوهایو یکی از این علاقه‌مندان بود. او کسی بود که قبلاً در زمینه کشف تأسیسات روی زمین از طریق هوا، مطالعات دانشگاهی داشت و پایگاههای موشکی کوبا را در دوران کندی کشف کرده بود. دکتر واندنبرگ با دقت عکس‌ها را مورد مطالعه قرار داد و اظهار کرد: «من هیچ شکی ندارم که شیء موجود در عکس‌های هوایی یک کشتی است.» ۱۷ سال از آخرین تحقیقات در منطقه گذشت تا در سال ۱۹۷۶ یک باستان شناس آمریکایی به نام«ران ویت»تحقیقات جدید خود را در منطقه آغاز کرد. او بزودی با انجام محاسبات دقیق دریافت که طول این شیء عظیم الجثه بلندتر از طول یک زمین بازی فوتبال و اندازه آن به بزرگی یک ناو جنگی است که کاملاً در زمین دفن شده است. اما کشتی کشف شده در زیر گل و لای قطوری دفن شده بود و بسختی به جز از ارتفاع قابل رؤیت بود. «ران وایت» و گروه همراهش که مشتاقانه کار را پیگیری می‌کردند، به جایی رسیدند که تنها وقوع یک حادثه عجیب و نادر می‌توانست راهگشای کار آنها باشد:
    از تحقیقات ران ویت مدت زیادی نگذشته بود که در 25 نوامبر سال 1978، وقوع زمین لرزه ای در محل، باعث شد تا کشتی مزبور به طور شگفت آوری از دل کوه بیرون بزند و سطح زمین اطرافش را به بیرون براند. بدین ترتیب دیواره‌های این شیء، شش متر از محوطه اطرافش بالاتر قرار گرفت و برجسته تر شد. بدنبال این زمین لرزه، ران وایت ادعا کرد که شیء مذکور می‌تواند باقیمانده کشتی نوح باشد. سپس بدبینی‌ها به خوش بینی مبدل و این سؤال‌ها مطرح شد: «اگر این جسم عظیم قایقی شکل به طول یک زمین فوتبال، در ارتفاع 1890 متری کوههای آرارات، کشتی نوح نیست، پس چه چیز می‌تواند باشد؟ و اگر جسم کشتی نوح است، آیا طوفان نوح واقعاً بوقوع پیوسته است؟... آیا ما شاهد بقایای کشتی افسانه ای حضرت نوح که در کتب مقدس ادیان جهان از آن صحبت شده است، هستیم؟» بررسیهای زمین شناسی در نقاط مختلف دنیا، نابود شدن و مرگ‌های دسته جمعی موجودات زنده را بر اثر حادثه ای غیر منتظره نشان می‌دهد. برخی از این حوادث با زمان طوفان نوح همخوانی دارد.
    وجود لایه‌های مخلوط فسیل شده حیواناتی چون فیل، پنگوئن، ماهی، درختان نخل و هزاران هزار گونه گیاه جانوری، تأییدی بر این واقعیت است. این سنگواره‌ها که بعضاً در برگیرنده حیوانات مناطق گرمسیر با مناطق سردسیر (در کنار هم) هستند، نشان می‌دهند که با فرونشستن آب، جانوران و گیاهان خارج شده، در زیر رسوبات مانده و به فسیل تبدیل شده‌اند.


    تاریخ در مورد محل به گل نشستن کشتی چه می‌گوید؟
    داستان کشتی نوح از گذشته‌های دور مورد توجه اقوام مختلف بوده است. مورخان از ۲۰۰۰ سال پیش نقل کرده اند که مسافران کنجکاو از قدیم این منطقه را در کوههای آرارات کشور ترکیه، مورد بازدید قرار می‌دادند و گاهی تکه‌های کوچکی از آن به غنیمت برده می‌شد. در تاریخ آمده است که حدود ۸۰۰ سال قبل از میلاد مسیح،آشوریاناقدام به ورود به کشتی کردند و موفق به ورود به طبقه سوم آن که در زیر زمین واقع شده بود شدند. این نشان می‌دهد که اقوام مختلف در مورد موقعیت جغرافیایی کشتی، متفقند.

    تکنولوژی پیچیده در ساخت کشتی

    اینجا صحبت از ساخت یک قایق کرجی کوچک هشت نفره با ظرفیت چند حیوان کوچک نیست. بحث بر سر تکنولوژی پیچیده ای است که مهارت ذوب فلزات، ابزار پیشرفته و نیروی انسانی حاذق می‌طلبیده است. از آنجا که یاران حضرت نوح تعداد بسیار کمی ‌بوده اند، این سؤال پیش می‌آید که نوح براستی چگونه این کشتی را ساخته است. کشتی‌ای که تاکنون از عجایب کتب مقدس به شمار می‌رفت و اکنون یک واقعیت علمی ‌لمس شدنی است. آیا نوح به تنهایی توانسته است کشتی ناوگونه خود را به طول یک زمین فوتبال و به وزن تقریبی ۳۲۰۰۰ تن بسازد؟ آیا ساخت یک کشتی با دست خالی با امکانات آن زمان، به گنجایش ۴۹۴ اتوبوس دو طبقه مسافربری با تصورات ما درباره قدما، همخوانی دارد؟ براستی چه تعداد جانور و چگونه جمع آوری شدند و در کشتی جایگزینی شدند؟ آب و غذا چگونه تأمین می‌شد؟ جانوران وحشی چگونه به سوی کشتی هدایت شدند؟...خوشبختانه تحقیق بیشتر در محل، حضور حیوانات را در کشتی یافت شده، تأیید کرد. کشف مقادیر قابل توجهی فضولات حیوانات که به صورت فسیل در آمده اند و از ناحیه خسارت دیده کشتی به بیرون رانده شده اند ، فرضیه ما را بیشتر به واقعیت نزدیک کرد. علاقمندان به کاوش در مورد کشتی نوح بارها سعی کرده اند به درون کشتی فسیل شده راه یابند ولی همیشه با توده‌های عظیم سنگ و خاک نیمه ویران مواجه شده اند. در آخرین تلاشها، کاوشگران سعی کردند لایه‌های گل و لای خشک شده اطراف کشتی را در هم بشکنند و از میان بردارند تا شاید راهی برای ورود به اتاقکهای زیرین کشتی پیدا کنند، اما خیلی موفق نبودند. در سال ۱۹۹۱،«گرگ برور»باستان شناس، بخشی از شاخ فسیل شده جانوری را کشف کرد که از قسمت تخریب شده کشتی که فضولات حیوانی بیرون ریخته بودند، به بیرون افتاده بود. به تشخیص محققان، این شاخ که مربوط به یک پستاندار بوده است، مقارن با شاخ اندازی سالانه جانور به هنگام خروج از کشتی در آنجا رها شده است..

    کشتی نوح: اسکلت فلزی، بدنه چوبی

    آزمایشات دانشمندان وجود قطعات آهن را در فواصل منظم و معین در ساختار کشتی تأیید کرده است. باستان شناسان با کشف رگه‌ها و تیرهای باریک آهنی، الگویی ترسیم کرده اند که حاصل کار به صورت نوارهای زرد و صورتی بر روی کشتی علامتگذاری شد. آنها همچنین گره‌ها و اتصالات آهنی محکم و برجسته ای را یافته اند که در ۵۴۰۰ نقطه کشتی بکار رفته اند.تصویر برداری‌های راداری نشان داده که در محل تصادم کشتی با صخره به هنگام فرود آمدن یا به عبارت دیگر به گل نشستن، نوارهای آهنی یا تیرهای فلزی کج شده اند. آنها می‌گویند که استفاده وسیع و همه جانبه از فلزات در ساخت کشتی خارج از حد تصور ماست.
    و اصنع الفلک باعیننا و وحینا (سوره هود، آیه37)و کشتی بساز زیر نظر ما و مطابق وحی ما

    کشتی نوح: اسکلت فلزی، بدنه چوبی
    به نظر می‌رسد که تکنولوژی پیشرفته و رشدیافته ای در آن دوران وجود داشته که به هر حال حضرت نوح (ع) توانسته از آن بهره‌مند شود. تکنولوژی و تمدنی که ذهن ما را از تمرکز بر روی بناها و اماکن منحصر به فرد در نقاط مختلف دنیا به این نقطه از جهان معطوف می‌کند. اکتشافات زمانی جالبتر شد که باستان شناسان توانستند طرح مشبکی حاصل از تقاطع تیرهای فلزی افقی و عمودی بکار رفته در بدنه کشتی بدست بیاورند. تصاویری که نشان می‌دهند ۷۲ تیر فلزی اصلی در هر طرف کشتی به کاررفته است. به نظر می‌رسد که برای هر چیزی طرح و الگویی وجود داشته است. وجود اتاقها و فضاهای کوچک و بزرگ در طبقات مختلف، نظریه وجود طرح مهندسی پیشرفته را تأیید می‌کند. در طول تحقیقات، بررسیهایی در مورد تعیین طول، عرض و قطر کشتی انجام گرفته است که متخصصان را قادر ساخته تا از جزییات کف کشتی، ساختمان و الگوی اولیه و مواد تشکیل دهنده آن اطلاعاتی بدست آورند. دستیابی به چنین کشفیاتی مبهوت کننده بود، چرا که در بسیاری از مواقع، درک واقعیت کشف شده از حد تصور خارج بود.
    کشف یک لایه غلافی و کپسولی شکل در داخل کشتی از این جمله بود که در واقع کشتی را به دو لایه یا پوسته اصلی مجهز می‌کرد. این آزمایشات، وجود دیوارهای داخلی کشتی، حفره‌ها، اتاقها و دهلیزها و همچنین وجود دو مخزن بزرگ استوانه ای را تأیید کرد. در این آزمایشها که به«اسکن‌های راداری»معروفند، معلوم شد که دو مخزن استوانه ای بزرگ که هر کدام چهار متر و ۲۰ سانتی متر بلندی و هفت متر و بیست سانتی متر عرض داشته اند و به دور هر یک از آنها کمربندی فلزی نصب شده بود، در نزدیکی تنها در ورودی کشتی وجود داشته اند. در یکی از آزمایشات رادار اسکن که به درخواست استاندار استان آگری ترکیه انجام شد، معلوم شد که جنس بدنه کشتی از سه لایه چوب به هم چسبیده تشکیل شده است. این سه لایه با مواد محکم چسبنده، بهم چسبیده بودند.در سال ۱۹۹۱، یک عدد میخ پرچ فسیل شده با حضور ۲۶ نفر محقق در بقایای کشتی کشف شد. تجزیه و تحلیل ترکیبات این میخ وجود آلیاژهای آلومینیوم، تیتانیوم و برخی از دیگر فلزات را تأیید کرد.این در حالی است که گمان می‌رفت در زمان حضرت نوح، آهن و آلومینیوم هنوز به مرحله کشف و استخراج نرسیده باشد. آیا ما نیازمند بازنگری در تاریخ استفاده و استخراج بشر از فلزات هستیم؟
    لنگرهای کشتی هم کشف شد!
    بربلندیهای تپه‌های اطراف محل کشتی، باستان شناسان چند جسم بزرگ حجیم سنگی یافتند که در بالای هر کدام سوراخی بزرگ تعبیه شده بود. اینها در واقع ابزاری بودند که به علت وزن زیاد به جای وزنه یا لنگر به هنگام پهلو گرفتن کشتی به آب پرتاب می‌شدند. چگونه و با چه نیرویی؟ دقیقاً نمی‌دانیم.

    کتیبه ای که ادعای دانشمندان را اثبات کرد
    روایت است که حضرت نوح(ع) قبل از به زمین نشستن کشتی و فروکش کردن آب، پرنده ای را که باید مانند کبوتر یا کلاغ بوده باشد به بیرون فرستاد تا مطمئن شود خشکی نزدیک است یا نه. بار اول پرنده با خستگی به کشتی بازگشت و این بدان معنی بود که خشکی در آن نزدیکیها وجود ندارد. بار دوم پرنده به کشتی باز نگشت و این آزمایش نشان داد که عمل لنگر انداختن نزدیک است. [در کتاب مقدس که گویا این روایت از آن نقل شده، آمده است حضرت نوح(ع) ابتدا یک کلاغ را می‌فرستد که از فرستادن کلاغ نتیجه ای نمی‌گیرد و بعد از آن کبوتری را می‌فرستد.] درست در دو کیلومتری شرق محلی که کشتی هم اکنون قرار دارد، دهکده ای وجود دارد که«کارگاکونماز»نامیده شده است. نام این دهکده را چنین ترجمه کرده اند:«آن کلاغ نه توقف می‌کند نه باز می‌گردد.»محل کنونی کشتی در دل کوههای آرارات از گذشته‌های دور، به منطقه هشت معروف شده و دره پایین منطقه، محله هشت نام گرفته است. چرا؟ [در کتاب "کشتی گمشده نوح" آمده نام این منطقه به «تمانین» (Temanin) معروف است که به معنی«هشت»است. شیخ صدوق در کتاب عیون الاخبار از امام رضا(ع) نقل کرده است که "نوح در همان محلی که کشتی به زمین نشست قریه ای بنا کرد و نام آن را قریه «ثمانین» (هشتاد) گذاشت." همانطور که می‌بینیم بین کلمات «ثمانین» (هشتاد) و «تمانین» (هشت) از نظر شکل و معنی شباهت زیادی وجود دارد.]
    در نزدیکی محل فرود کشتی در بالای تپه، لوحه ای کشف شد که ادعاهای باستان شناسان را به طرز زیبایی اثبات کرد. کتیبه ای که حداقل ۴۰۰۰ سال قدمت دارد. بر روی این تابلوی سنگ آهکی، در سمت چپ، تصویر رشته کوههایی دیده می‌شود که در کنار یک تپه و سپس یک کوه آتشفشان قرار دارد. در سمت راست، یک تصویر قایقی شکل با هشت نفر انسان کنده کاری شده است... در بالای سنگ کتیبه، دو پرنده در حال پروازند. کشف این کتیبه همگان را به شگفتی واداشت. [کتاب مقدس، سرنشینان کشتی نوح را هشت نفر ذکر کرده است.] در واقعیت موجود، کوه آرارات در سمت چپ، تپه ای در کنار آن و قله یک کوه آتشفشان در کنار تپه وجود دارد.
    ...در پایان به برخی نکات در تأیید تحقیقات اشاره می‌کنیم:
    ۱-«کتاب مقدس» می‌گوید که کشتی نوح در ناحیه کوههای آرارات فرود آمده است.
    ۲-قرآن کتاب مقدس مسلمانان، می‌گوید که کشتی نوح بر روی کوه «جودی» نشسته است. کوهی که در حال حاضر کشتی مورد نظر بر آن قرار دارد.
    قضی الامر و استوت علی الجودی (سوره هود، آیه44)و کار پایان یافت و کشتی بر کوه «جودی» پهلو گرفت.
    ۳-آشور نصیربان دوم، پادشاه آشور (۸۵۹ – ۸۸۳ قبل از میلاد) مدعی بود که کشتی نوح در محلی به نامنیسیرپهلو گرفته است. در فاصله کمتر از ۵۰۰ یاردی محل کشتی، دهکده ای وجود دارد که اوزون گیلی نام دارد و پایین تر از آن بر روی نقشه‌های بسیار قدیمی، محلی به نام نیسیر یا نسیر مشاهده می‌شود.
    ۴-اسامی‌برخی اماکن در اطراف کوه آرارت نیز می‌تواند با ماجرای طوفان و کشتی نوح مرتبط باشد؛ خود کوه آرارات در میان ارمنی‌ها به کوه«ماسیس»معروف است که به معنی«مادر جهان»است،«نخجوان»به معنی «محل فرود» است، «اچمیادزین» به معنی «فرودگاه» یا «کسانی که فرود آمدند» است،«آرگوری»(Arghuri) نشان دهنده «پرورش درخت مو» است که می‌تواند یادآور کاشت درخت مو توسط حضرت نوح(ع) پس از پایان طوفان، آنطور که در کتاب مقدس به آن اشاره شده باشد، دهکده‌ای نزدیک به محل کشتی وجود دارد به نام«محشر»که می‌تواند یادآور مجازات جهانی مردم دنیا باشد- هم اینک دولت ترکیه با اعزام گروههای باستان شناس، کشتی را مورد حفاظت قرار داده و برخی از یافته‌های باستان شناسان برای حفاظت و مراقبت بیشتر، مورد توجه ویژه قرار گرفته اند. کشف چهار ستون فلزی فسیل شده که هرکدام ۱۲۰ سانتی متر طول دارند و از بخشهای مهم در ساخت کشتی بوده اند، از جمله این اشیاء است که هم اکنون در تملک وزارت معادن و فلزات ترکیه قرار دارد.در دل کوههای آرارات در نزدیکی مرزهای ایران و ترکیه، جسم عظیم فسیل شده ای قرنهاست که آرمیده و طوفان مهیب را پشت سرگذاشته است. کشتی بزرگ و مجهزی که یکی از پیامبران خدا را در رسالتش یاری داده است. این فسیل غول پیکر، راز و رمزهای بسیاری در دل خود نهفته دارد. ماجرای آن قرنهاست که مورد توجه بوده و دهها سال کانون کاوش‌ها و کنجکاویها خواهد بود. تحقیقات هم چنان ادامه دارد.


    تاريخ : سه شنبه 30 دی 1393 | 11:19 | نویسنده : |
    .: Weblog Themes By SlideTheme :.

  • وب فروشگاه زنان
  • وب شمال غرب
  • وب فیـــس کوه
  • وب حــــجاب