سلمان رشدی نویسنده مرتد هندی الاصلِ انگلیسی در رمان خود با نام آیات شیطانی، به اسلام، قرآن و پیامبر اکرم (ص) و بسیاری دیگر از مقدسات مسلمانان به روشی جاهلانه و نابخردانه اهانت کرده است. تألیف و انتشار کتاب آیات شیطانی در سطح گسترده که با نظر مثبت و مساعد دولتهای غربی انجام شد، حاکی از توطئه فرهنگی جدید غرب علیه مسلمانان، تحت پوشش آزادی بود. اما فتوای صریح امام خمینی علیه نویسنده این کتاب، باعث بیداری مردم جهان به ویژه مسلمانان شد و در واقع از تکرار چنین اهانتهایی به اسلام جلوگیری کرد. پس از صدور این فتوا، اکثریت علمای جهان اسلام و بسیاری از آزاداندیشان از آن حمایت کردند. این در حالی بود که دولتهای غربی به بهانه دفاع از آزادی قلم به حمایت شدید تبلیغاتی و سیاسی از سلمان رشدی پرداختند.
حضرت امام با صدور حکم شرعی ارتداد نویسنده کتاب آیات شیطانی، نیروی عظیم نیروهای مسلمان را آشکار ساخت و موجی توفنده از تودههای میلیاردی مسلمانان در مصاف با کفر پدید آورد. رشدی مرتد نیز از لحظه صدور حکم، مخفی شد و پلیس اسکاتلند یارد، حفاظت از وی را با صرف هزینههای کلان بر عهده گرفت. رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتاللَّه العظمی خامنهای در این باره فرمود: حکمی را که امام امت بیان فرمودهاند، حکمی است که هر یک از فقهای اسلامی اگر بخواهند بر طبق حکم اسلامی عمل کنند، همین حکم را باید بدهند و این فتوا قطعی است. هزینه حفاظت از سلمان رشدی برای دولت انگلستان در حدود یک میلیون پوند در سال است.
آغاز به کار رسمی دولت موقت انقلاب (1357 ش)
دولت موقت ایران در سال ۱۳۵۷ که با نام دولت موقت انقلاب هم شناخته میشود، دولتی در ایران بود که پس از انقلاب از سال ۱۳۵۷ و به منظور رسیدگی به اوضاع به فرمان امام خمینی (ره) تشکیل شد و تا ۱۳۵۸، پیش از اعلام استعفای مهدی بازرگان به مدت ۹ ماه (به طور دقیق ۲۷۵ روز) بر سر کار بود.
رحلت عالم ربانی "آخوند ملامحمد حسین فشارکی" (1313 ش)
آخوند ملا محمد حسین بن محمد جعفر فشارکی در سال 1228 ش (1266 ق) در اصفهان به دنیا آمد و مقدمات علوم را در آن شهر پشت سرگذاشت. وی سپس برای تکمیل تحصیلات خود عازم نجف اشرف گردید و در محضر استادان نامداری همچون: میرزا حبیب اللَّه رشتی، شیخ زینالعابدین مازندرانی و میرزا محمد حسن شیرازی زانوی ادب زد. آخوند ملامحمد حسین فشارکی پس از کسب مدارج عالی و اجتهاد، به اصفهان بازگشت و به تدریس و تالیف و ارشاد مردم پرداخت. این عالم ربانی در فقه و اصول تبحر داشت و محضرش، مرکز فضلا و اهل دانش بود. همچنین تقوا و زهد ایشان شهره خاص و عام بود و مردم اصفهان، مسائل خودرا از ایشان استفتاء مینمودند تا اینکه در اواخر عمر به مرجعیت تامه دست یافت. از ایشان تالیفاتی بر جای مانده که حاشیه رسائل و حاشیه طهارت شیخ انصاری از آن جملهاند. آخوند فشارکی سرانجام در 23 بهمن 1313 ش برابر با 8 ذیقعده 1353 ق در 85 سالگی درگذشت و در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.
تشکیل "کمیته انقلاب اسلامی ایران" به فرمان امام (1357ش)
با وجود سقوط رژیم شاه و پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، نیروهای مردمی، همچنان درگیر نبرد برای درهم شکستن مقاومت آخرین بقایای این رژیم وابسته بودند. همچنین گروهی دیگر از مردم، پاسداری و حفاظت از مراکز مهم و حساس را در شهرها به عهده گرفتند. از این رو وجود سازمانی منظم و متشکل برای به عهده گرفتن این مسؤولیت و نیز مبارزه با عناصر وابسته به رژیم شاه، ضروری به نظر میرسید. به همین جهت یک روز پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، به فرمان حضرت امام خمینی(ره)، کمیته انقلاب اسلامی برای کنترل اوضاع و برقراری نظم و امنیت، تشکیل شد. از آن پس، این نهاد انقلابی به اداره و انتظام امور و حراست از انقلاب اسلامی و حفاظت از جان و مال و ناموس مردم کمر بست. همچنین به فرمان حضرت امام، سلاحهایی که در دست مردم بود توسط این نهاد جمع آوری شد. از اَهَمّ وظایف کمیته انقلاب اسلامی میتوان به: مقابله با توطئههای بیگانگان؛ دستگیری وابستگان رژیم پهلوی؛ جلوگیری از قاچاق اسلحه، توقیف اموال مفسدان و فراریان رژیم پهلوی، انتظامات و حفظ امنیت شهرها، روستاها و مرزها؛ مبارزه با فساد و بیبند وباری؛ حراست از اماکن مهم؛ مقابله با منافقان و خرابکاران و... اشاره کرد. سرانجام در سال 1369، بنا به ضرورتهای تشخیص داده شده و با تصویب مجلس شورای اسلامی، این نهاد انقلابی با شهربانی و ژاندارمری ادغام شد ونیروی انتظامی واحدی با نام نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت.
آغاز به کار رسمی دولت موقت انقلاب (1357 ش)
دولت موقت ایران در سال ۱۳۵۷ که با نام دولت موقت انقلاب هم شناخته میشود، دولتی در ایران بود که پس از انقلاب از سال ۱۳۵۷ و به منظور رسیدگی به اوضاع به فرمان امام خمینی (ره) تشکیل شد و تا ۱۳۵۸، پیش از اعلام استعفای مهدی بازرگان به مدت ۹ ماه (به طور دقیق ۲۷۵ روز) بر سر کار بود.
رحلت عالم ربانی "آخوند ملامحمد حسین فشارکی" (1313 ش)
آخوند ملا محمد حسین بن محمد جعفر فشارکی در سال 1228 ش (1266 ق) در اصفهان به دنیا آمد و مقدمات علوم را در آن شهر پشت سرگذاشت. وی سپس برای تکمیل تحصیلات خود عازم نجف اشرف گردید و در محضر استادان نامداری همچون: میرزا حبیب اللَّه رشتی، شیخ زینالعابدین مازندرانی و میرزا محمد حسن شیرازی زانوی ادب زد. آخوند ملامحمد حسین فشارکی پس از کسب مدارج عالی و اجتهاد، به اصفهان بازگشت و به تدریس و تالیف و ارشاد مردم پرداخت. این عالم ربانی در فقه و اصول تبحر داشت و محضرش، مرکز فضلا و اهل دانش بود. همچنین تقوا و زهد ایشان شهره خاص و عام بود و مردم اصفهان، مسائل خودرا از ایشان استفتاء مینمودند تا اینکه در اواخر عمر به مرجعیت تامه دست یافت. از ایشان تالیفاتی بر جای مانده که حاشیه رسائل و حاشیه طهارت شیخ انصاری از آن جملهاند. آخوند فشارکی سرانجام در 23 بهمن 1313 ش برابر با 8 ذیقعده 1353 ق در 85 سالگی درگذشت و در تخت فولاد اصفهان مدفون شد.
تشکیل "کمیته انقلاب اسلامی ایران" به فرمان امام (1357ش)
با وجود سقوط رژیم شاه و پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، نیروهای مردمی، همچنان درگیر نبرد برای درهم شکستن مقاومت آخرین بقایای این رژیم وابسته بودند. همچنین گروهی دیگر از مردم، پاسداری و حفاظت از مراکز مهم و حساس را در شهرها به عهده گرفتند. از این رو وجود سازمانی منظم و متشکل برای به عهده گرفتن این مسؤولیت و نیز مبارزه با عناصر وابسته به رژیم شاه، ضروری به نظر میرسید. به همین جهت یک روز پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، به فرمان حضرت امام خمینی(ره)، کمیته انقلاب اسلامی برای کنترل اوضاع و برقراری نظم و امنیت، تشکیل شد. از آن پس، این نهاد انقلابی به اداره و انتظام امور و حراست از انقلاب اسلامی و حفاظت از جان و مال و ناموس مردم کمر بست. همچنین به فرمان حضرت امام، سلاحهایی که در دست مردم بود توسط این نهاد جمع آوری شد. از اَهَمّ وظایف کمیته انقلاب اسلامی میتوان به: مقابله با توطئههای بیگانگان؛ دستگیری وابستگان رژیم پهلوی؛ جلوگیری از قاچاق اسلحه، توقیف اموال مفسدان و فراریان رژیم پهلوی، انتظامات و حفظ امنیت شهرها، روستاها و مرزها؛ مبارزه با فساد و بیبند وباری؛ حراست از اماکن مهم؛ مقابله با منافقان و خرابکاران و... اشاره کرد. سرانجام در سال 1369، بنا به ضرورتهای تشخیص داده شده و با تصویب مجلس شورای اسلامی، این نهاد انقلابی با شهربانی و ژاندارمری ادغام شد ونیروی انتظامی واحدی با نام نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت.
22بهمن :در روز 22 بهمن 1357، تاريخ نهضت اسلامي مردم ايران به رهبري امام خميني (ره) به نقطه عطف خود رسيد. در روز 22 بهمن سرانجام مبارزات مردم مسلمان به بار نشست و پادشاهي 2500 ساله و ظلم و استبداد بيش از 50 ساله رژيم پهلوي در ايران، ريشه كن شد و به خواست الهي حكومت جمهوري اسلامي تأسيس شد.
وقایع ۲۲ بهمن
وقایع ۲۲ بهمن :در روز 22 بهمن به ترتیب زندان اوین، ساواک، سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورای ملی، شهربانی، ژاندارمری و ساختمان زندان کمیته مشترک به تصرف مردم در آمد.در تسخیر شهربانی سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران به دست انقلابیون مسلح افتاد. پادگان باغشاه و دانشکده افسری، دبیرستان نظام، زندان جمشیدیه، پادگان عشرت آباد و پادگان عباس آباد یکی پس از دیگری تسلیم شدند و آخرین مرکزی که به تصرف درآمد رادیو و تلویزیون بود.
تصمیم شورای عالی ارتش در روز 22 بهمن
روز 22 بهمن :ساعت ۱۰ بامداد روز ۲۲ بهمن شورای فرماندهان نیروهای مسلح در ستاد مشترک تشکیل گردید. نظامیان حاضر در جلسه عبارت بودند از: عباس قره باغی، جعفر شفقت، حسین فردوست، هوشنگ حاتم، ناصر مقدم، عبدالعلی نجیمی، احمدعلی محققی، عبدالعلی بدرهای، امیرحسین ربیعی، کمال حبیب اللهی، عبدالمجید معصومی، جعفر صانعی، اسدالله محسن زاده، حسین جهانبانی، محمد کاظمی، خلیل بخشی آذر، علی محمد خواجه نوری، پرویز امینی افشار، امیر فرهنگ خلعتبری، محمد فرزام، جلال پژمان، منوچهر خسروداد، ناصر فیروزمند، موسی رحیمی لاریجانی، محمد رحیمی آبکناری و رضا وکیلی طباطبایی.ریاست شورای عالی ارتش بر عهده عباس قره باغی بود. پس از گزارش فرماندهان نیروها از وضعیت موجود بحث پیرامون همبستگی ارتش با مردم آغاز شد؛ اکثرا موافقت خود را اعلام نمودند و سرانجام اعلامیهای مبنی بر بی طرفی ارتش تهیه و بامضا رسید. پس از تصمیم شورای عالی، ساعت یک بعد از ظهر خبر تصمیم شورای عالی ارتش در اختیار رادیو و تلویزیون گذاشته شد. رادیو ایران برنامه عادی خود را قطع و اعلامیه را قرائت کرد. لحظهای بعد نیروهای انقلاب محوطه صدا و سیما را تصرف نمودند و خبر سقوط رژیم سلطنتی پهلوی از صدا و سیما اعلام شد.
22بهمن :در روز 22 بهمن 1357، تاريخ نهضت اسلامي مردم ايران به رهبري امام خميني (ره) به نقطه عطف خود رسيد. در روز 22 بهمن سرانجام مبارزات مردم مسلمان به بار نشست و پادشاهي 2500 ساله و ظلم و استبداد بيش از 50 ساله رژيم پهلوي در ايران، ريشه كن شد و به خواست الهي حكومت جمهوري اسلامي تأسيس شد.
وقایع ۲۲ بهمن
وقایع ۲۲ بهمن :در روز 22 بهمن به ترتیب زندان اوین، ساواک، سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورای ملی، شهربانی، ژاندارمری و ساختمان زندان کمیته مشترک به تصرف مردم در آمد.در تسخیر شهربانی سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران به دست انقلابیون مسلح افتاد. پادگان باغشاه و دانشکده افسری، دبیرستان نظام، زندان جمشیدیه، پادگان عشرت آباد و پادگان عباس آباد یکی پس از دیگری تسلیم شدند و آخرین مرکزی که به تصرف درآمد رادیو و تلویزیون بود.
تصمیم شورای عالی ارتش در روز 22 بهمن
روز 22 بهمن :ساعت ۱۰ بامداد روز ۲۲ بهمن شورای فرماندهان نیروهای مسلح در ستاد مشترک تشکیل گردید. نظامیان حاضر در جلسه عبارت بودند از: عباس قره باغی، جعفر شفقت، حسین فردوست، هوشنگ حاتم، ناصر مقدم، عبدالعلی نجیمی، احمدعلی محققی، عبدالعلی بدرهای، امیرحسین ربیعی، کمال حبیب اللهی، عبدالمجید معصومی، جعفر صانعی، اسدالله محسن زاده، حسین جهانبانی، محمد کاظمی، خلیل بخشی آذر، علی محمد خواجه نوری، پرویز امینی افشار، امیر فرهنگ خلعتبری، محمد فرزام، جلال پژمان، منوچهر خسروداد، ناصر فیروزمند، موسی رحیمی لاریجانی، محمد رحیمی آبکناری و رضا وکیلی طباطبایی.ریاست شورای عالی ارتش بر عهده عباس قره باغی بود. پس از گزارش فرماندهان نیروها از وضعیت موجود بحث پیرامون همبستگی ارتش با مردم آغاز شد؛ اکثرا موافقت خود را اعلام نمودند و سرانجام اعلامیهای مبنی بر بی طرفی ارتش تهیه و بامضا رسید. پس از تصمیم شورای عالی، ساعت یک بعد از ظهر خبر تصمیم شورای عالی ارتش در اختیار رادیو و تلویزیون گذاشته شد. رادیو ایران برنامه عادی خود را قطع و اعلامیه را قرائت کرد. لحظهای بعد نیروهای انقلاب محوطه صدا و سیما را تصرف نمودند و خبر سقوط رژیم سلطنتی پهلوی از صدا و سیما اعلام شد.
مردم ساکن در اطراف خوابگاه همافران، هنگامی که از حمله نیروی گارد به همافران آگاه شدند، اهالی خیابانهای اطراف را نیز با خبر کردند و طولی نکشید که جمعیت انبوهی در کنار دیوار خوابگاه گرد آمدند که با فریاد اللهاکبر از همافران حمایت میکردند. اجتماع مردم در کنار خوابگاه همافران نیروی هوایی که از ساعت ۱۰ شب آغاز شده بود همچنان ادامه یافت. ترس مردم این بود که در صورت پراکنده شدن، نیروهای گارد مجددا به همافران حمله کنند، بنابراین پراکنده نشدند و در کنار پادگان ماندند.
مردم در کنار خوابگاه نیروی هوایی همچنان شعار میدادند و خود را با آتش لاستیکهای فرسوده گرم میکردند که در ساعت ۵:۳۰ بامداد مأموران حکومت نظامی با خودروهای نظامی و در حالیکه از دور با شلیک رگبار مسلسلها به طرف هوا درصدد ترساندن مردم بودند، به اجتماع مردم حمله کردند. در این هنگام مردم به کوچههای اطراف پناه بردند اما ماموران توانستند ۱۵۲ نفر را دستگیر و به محل استقرار حکومت نظامی در کلانتری تهران منتقل کنند. در بین دستگیرشدگان دو روحانی نیز حضور داشتند.
حدود ساعت هشت و نیم صبح و همزمان با سخنرانی شاپور بختیار در مجلس سنا، انقلابیون که به طرفداری از همافران آمده بودند، با استفاده از غفلت مسوولان مرکز آموزش هوایی دوشان تپه، وارد محوطه آن مرکز شده، با به دست آوردن کلید اسلحه خانه به همراه همافران مسلح شده و در مقابل گارد رژیم صفآرایی کردند.
بعد از آنکه مردم مسلح به یاری افراد نیروی هوایی رفتند، زد و خورد شدید هر لحظه افزایش یافت. در این برخورد مسلحانه عده زیادی کشته و مجروح شدند. افراد نیروی هوایی با کمک گروههای مسلح مردمی و مردان و زنان بیسلاح توانستند حلقه محاصره گارد را بشکنند و آنها را عقب راندند. بدین ترتیب عده زیادی از نیروهای مسلح همافر، هنرجو و انقلابی از پادگان خارج شده و خیابانهای اطراف را به تصرف خود درآوردند. بخشی از تهران در اختیار نیروهای انقلابی مسلح قرار گرفت.
هزاران تن از نیروهای مسلح مردمی و همافر در خیابان فرحآباد پشت کسیههای شن و خاک سنگر گرفتند. مردان مسلح به زودی در بخشهای مختلف شهر سنگربندی کرده و پس از مدتی کوتاه حمله خود را به کلانتریها شروع کردند. در همین زمان اعضا و هواداران سازمان چریکهای فدایی خلق نیز که در دانشگاه تهران سالروز واقعه سیاهکل را با دو روز تأخیر ـ به علت تظاهرات حمایت از نخستوزیری بازرگان ـ برگزار میکردند و خواستار جنگ مسلحانه برای سقوط دولت بختیار بودند، به مبارزان انقلابی پیوستند.
همزمان با درگیریهای پایگاه نیروی هوایی، نقاط مختلف شهر تهران تبدیل به میدان جنگ شد و حمله افراد مسلح و مردم به کلانتریها و مراکز انتظامی آغاز گردید به طوری که کلانتریهای ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۴، ۱۶، ۲۶ و کلانتری نارمک سقوط کردند و چند کلانتری نیز تخلیه شدند.
در پی این وقایع سپهبد رحیمی، فرماندار نظامی تهران در اعلامیه شماره چهل خود، ساعات حکومت نظامی را از ساعت چهار و نیم بعدازظهر تا ساعت پنج صبح افزایش داد. پس از شدت گرفتن حملات مردم به کلانتریها و پادگانها، فرماندار نظامی تهران در همین روز ساعت منع عبور و مرور را تا ساعت ۱۲ ظهر افزایش داد، یعنی مردم تنها از ساعت ۱۲ ظهر تا چهار و نیم بعدازظهر اجازه خروج از منازل خود را داشتند.
با این حال امام خمینی در رابطه با حکومت نظامی اعلام شده از طرف فرماندار نظامی تهران، آن را ملغی اعلام و تاکید کرد: «اعلامیه امروز حکومت نظامی خدعه و خلاف شرع است و مردم به هیچوجه به آن اعتنا نکنند... اخطار میکنم که اگر دست از این برادرکشی بر ندارند و لشگر گارد به محل خودش برنگردد... تصمیم آخر خود را به امید خدا میگیریم.» همچنین دولت موقت، اعلامیه حکومت نظامی را یک توطئه توصیف کرد.
آیتالله طالقانی از رهبران انقلاب هم در پیامی که به مناسبت حمله به پادگان نیروی هوایی صادر کرده بود، نوشت: «واقعه دیشب و امروز صبح پادگان نیروی هوایی توطئهای است که مسلما از ناحیه بعضی از مسوولین جز برای تدارک یک برادرکشی بزرگ و ایجاد خصومت و دشمنی بین فرزندان ارتشی ما به وجود نیامده است، انتظار میرود که پاسداران استقلال و سعادت کشور صلح و دوستی فیمابین خود را به تحریک چند نفر عناصر مشکوک یا عصبانی به دشمنی و برادر کشی تهدید نکنند. اینک نیز از طرفین قضیه به عنوان یک پدر روحانی تقاضا دارم برای پیشبرد و تحقق هدفهای انسانی و نجاتبخش رهبر ملت ایران امام خمینی به ستیزهجویی و درگیری خاتمه داده همه به سربازخانههای خود برگردند. از متصدیان و مقامات بالای ارتش نیز جدا و قویا خواستارم مسوول یا مسوولین این تهاجم شبانه به پایگاه هوایی فرحآباد را تعیین و به مجازات حقه تسلیم نمایند و عموم ملت نیز با تسلط بر اعصاب خود از مداخلهجویی و مقابلههای فردی سخت پرهیز نمایند.
مردم ساکن در اطراف خوابگاه همافران، هنگامی که از حمله نیروی گارد به همافران آگاه شدند، اهالی خیابانهای اطراف را نیز با خبر کردند و طولی نکشید که جمعیت انبوهی در کنار دیوار خوابگاه گرد آمدند که با فریاد اللهاکبر از همافران حمایت میکردند. اجتماع مردم در کنار خوابگاه همافران نیروی هوایی که از ساعت ۱۰ شب آغاز شده بود همچنان ادامه یافت. ترس مردم این بود که در صورت پراکنده شدن، نیروهای گارد مجددا به همافران حمله کنند، بنابراین پراکنده نشدند و در کنار پادگان ماندند.
مردم در کنار خوابگاه نیروی هوایی همچنان شعار میدادند و خود را با آتش لاستیکهای فرسوده گرم میکردند که در ساعت ۵:۳۰ بامداد مأموران حکومت نظامی با خودروهای نظامی و در حالیکه از دور با شلیک رگبار مسلسلها به طرف هوا درصدد ترساندن مردم بودند، به اجتماع مردم حمله کردند. در این هنگام مردم به کوچههای اطراف پناه بردند اما ماموران توانستند ۱۵۲ نفر را دستگیر و به محل استقرار حکومت نظامی در کلانتری تهران منتقل کنند. در بین دستگیرشدگان دو روحانی نیز حضور داشتند.
حدود ساعت هشت و نیم صبح و همزمان با سخنرانی شاپور بختیار در مجلس سنا، انقلابیون که به طرفداری از همافران آمده بودند، با استفاده از غفلت مسوولان مرکز آموزش هوایی دوشان تپه، وارد محوطه آن مرکز شده، با به دست آوردن کلید اسلحه خانه به همراه همافران مسلح شده و در مقابل گارد رژیم صفآرایی کردند.
بعد از آنکه مردم مسلح به یاری افراد نیروی هوایی رفتند، زد و خورد شدید هر لحظه افزایش یافت. در این برخورد مسلحانه عده زیادی کشته و مجروح شدند. افراد نیروی هوایی با کمک گروههای مسلح مردمی و مردان و زنان بیسلاح توانستند حلقه محاصره گارد را بشکنند و آنها را عقب راندند. بدین ترتیب عده زیادی از نیروهای مسلح همافر، هنرجو و انقلابی از پادگان خارج شده و خیابانهای اطراف را به تصرف خود درآوردند. بخشی از تهران در اختیار نیروهای انقلابی مسلح قرار گرفت.
هزاران تن از نیروهای مسلح مردمی و همافر در خیابان فرحآباد پشت کسیههای شن و خاک سنگر گرفتند. مردان مسلح به زودی در بخشهای مختلف شهر سنگربندی کرده و پس از مدتی کوتاه حمله خود را به کلانتریها شروع کردند. در همین زمان اعضا و هواداران سازمان چریکهای فدایی خلق نیز که در دانشگاه تهران سالروز واقعه سیاهکل را با دو روز تأخیر ـ به علت تظاهرات حمایت از نخستوزیری بازرگان ـ برگزار میکردند و خواستار جنگ مسلحانه برای سقوط دولت بختیار بودند، به مبارزان انقلابی پیوستند.
همزمان با درگیریهای پایگاه نیروی هوایی، نقاط مختلف شهر تهران تبدیل به میدان جنگ شد و حمله افراد مسلح و مردم به کلانتریها و مراکز انتظامی آغاز گردید به طوری که کلانتریهای ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۴، ۱۶، ۲۶ و کلانتری نارمک سقوط کردند و چند کلانتری نیز تخلیه شدند.
در پی این وقایع سپهبد رحیمی، فرماندار نظامی تهران در اعلامیه شماره چهل خود، ساعات حکومت نظامی را از ساعت چهار و نیم بعدازظهر تا ساعت پنج صبح افزایش داد. پس از شدت گرفتن حملات مردم به کلانتریها و پادگانها، فرماندار نظامی تهران در همین روز ساعت منع عبور و مرور را تا ساعت ۱۲ ظهر افزایش داد، یعنی مردم تنها از ساعت ۱۲ ظهر تا چهار و نیم بعدازظهر اجازه خروج از منازل خود را داشتند.
با این حال امام خمینی در رابطه با حکومت نظامی اعلام شده از طرف فرماندار نظامی تهران، آن را ملغی اعلام و تاکید کرد: «اعلامیه امروز حکومت نظامی خدعه و خلاف شرع است و مردم به هیچوجه به آن اعتنا نکنند... اخطار میکنم که اگر دست از این برادرکشی بر ندارند و لشگر گارد به محل خودش برنگردد... تصمیم آخر خود را به امید خدا میگیریم.» همچنین دولت موقت، اعلامیه حکومت نظامی را یک توطئه توصیف کرد.
آیتالله طالقانی از رهبران انقلاب هم در پیامی که به مناسبت حمله به پادگان نیروی هوایی صادر کرده بود، نوشت: «واقعه دیشب و امروز صبح پادگان نیروی هوایی توطئهای است که مسلما از ناحیه بعضی از مسوولین جز برای تدارک یک برادرکشی بزرگ و ایجاد خصومت و دشمنی بین فرزندان ارتشی ما به وجود نیامده است، انتظار میرود که پاسداران استقلال و سعادت کشور صلح و دوستی فیمابین خود را به تحریک چند نفر عناصر مشکوک یا عصبانی به دشمنی و برادر کشی تهدید نکنند. اینک نیز از طرفین قضیه به عنوان یک پدر روحانی تقاضا دارم برای پیشبرد و تحقق هدفهای انسانی و نجاتبخش رهبر ملت ایران امام خمینی به ستیزهجویی و درگیری خاتمه داده همه به سربازخانههای خود برگردند. از متصدیان و مقامات بالای ارتش نیز جدا و قویا خواستارم مسوول یا مسوولین این تهاجم شبانه به پایگاه هوایی فرحآباد را تعیین و به مجازات حقه تسلیم نمایند و عموم ملت نیز با تسلط بر اعصاب خود از مداخلهجویی و مقابلههای فردی سخت پرهیز نمایند.
به دنبال آغاز به كار دولت موقت، امام خميني از مردم خواست از طريق تظاهرات آرام، نظر خود را درباره دولت موقت اعلام نمايند. پس از اين درخواست، جامعه روحانيت مبارز تهران، مردم را به يك راهپيمايي بزرگ و همگاني در روز 19 بهمن ماه دعوت نمود. در اعلاميهاي كه به همين منظور صادر شد خاطر نشان گرديد "پس از 75 سال، اين نخستين بار است كه ملت ايران، تشكيل دولتي را به راستي جشن ميگيرند." در اين حال و در شرايطي كه آمريكا همچنان از بختيار پشتيباني ميكرد و زمينههاي كودتا را در ايران فراهم مينمود و مردم توسط بازماندههاي رژيم به آتشسوزي و قتل تهديد ميشدند، اين راهپيمايي خط بطلاني بر تمامي پندارهاي سلطنتطلبان كشيد و خوابهاي پريشان آنان را بيتعبير گذاشت. در اين زمان امام خميني ادامه نهضت را به عنوان يك تكليف الهي اعلام نمود و راهپيمايي ميليوني مردم به عنوان پشتيباني از دولتِ موقتِ منصوب شده از طرف رهبر انقلاب اسلامي ايران، تهران و شهرستانها را غرق در تظاهرات نمود. در پايان اين راهپيمايي عظيم، قطعنامه هفت مادهاي قرائت شد و نخست وزيري بازرگان مورد تاييد قرار گرفت.
به دنبال آغاز به كار دولت موقت، امام خميني از مردم خواست از طريق تظاهرات آرام، نظر خود را درباره دولت موقت اعلام نمايند. پس از اين درخواست، جامعه روحانيت مبارز تهران، مردم را به يك راهپيمايي بزرگ و همگاني در روز 19 بهمن ماه دعوت نمود. در اعلاميهاي كه به همين منظور صادر شد خاطر نشان گرديد "پس از 75 سال، اين نخستين بار است كه ملت ايران، تشكيل دولتي را به راستي جشن ميگيرند." در اين حال و در شرايطي كه آمريكا همچنان از بختيار پشتيباني ميكرد و زمينههاي كودتا را در ايران فراهم مينمود و مردم توسط بازماندههاي رژيم به آتشسوزي و قتل تهديد ميشدند، اين راهپيمايي خط بطلاني بر تمامي پندارهاي سلطنتطلبان كشيد و خوابهاي پريشان آنان را بيتعبير گذاشت. در اين زمان امام خميني ادامه نهضت را به عنوان يك تكليف الهي اعلام نمود و راهپيمايي ميليوني مردم به عنوان پشتيباني از دولتِ موقتِ منصوب شده از طرف رهبر انقلاب اسلامي ايران، تهران و شهرستانها را غرق در تظاهرات نمود. در پايان اين راهپيمايي عظيم، قطعنامه هفت مادهاي قرائت شد و نخست وزيري بازرگان مورد تاييد قرار گرفت.