خلاصه گزارش عملیات :
نام عمليات : ظفر 7 - نامنظم
زمان اجرا : 23/12/1366
رمز عملیات : یا محمد رسول الله (ص)
مكان اجرا : شرق استان سلیمانیه عراق – عقبه جبهه شمالی دشمن
تلفات دشمن : 550 (کشته ، زخمی و اسیر)
ارگان هاي عمل كننده : نیروهای عملیاتی قرارگاه برون مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با همکاری معارضان کرد عراقی
اهداف عمليات : آزادسازی بلندیهای منطقه عمومی خرمال و انهدام نیروهای دشمن
یش از آغاز عملیات والفجر 10، نیروهای عملیاتی قرارگاه برون مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با همکاری معارضان کرد عراقی ظفر 7 را به انجام رساندند در واقع شرکت در این عملیات تنها یک گام تا آغازشروع عملیات غرور آفرین والفجر 10 (25 اسفند) فاصله داشت.
رزمندگان اسلام در ظفر 7 با یورش در منطقه ای به وسعت 40 کیلومترمربع، 14 بلندی مهم منطقه و هفت روستا حدفاصل نوار مرزی و شهر خرمال را آزاد کردند.
در ظفر 7 که از عملیات های نامنظم دفاع مقدس محسوب می شود، 15 دستگاه تانک و نفربر زرهی، 20 دستگاه خودرو، دهها قبضه خمپاره اندازه و شماری سلاح سبک و نیمه سنگین دشمن منهدم و یگانهایتیپ 424 و 432 و گردان مستقل 24 حفاظت ارتش عراق متلاشی شد.
تلفات دشمن بعثی در این حمله 550 کشته، مجروح و اسیر بود و همچنین 10 دستگاه تانک، 23 دستگاه خودرو نظامی، صدها قبضه آر.پی.جی 7 و تعدادی خمپاره انداز به غنیمت رزمندگان اسلام درآمد.
![](http://images.khabaronline.ir/images/2014/2/position50/2014_2_21_13_12_0.jpg)
اسفندروز بزرگداشت سید جمال الدین اسدآبادی است . به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب "سیدجمال کسی بود که برای اولین بار بازگشت به اسلام را مطرح کرد کسی بود که مساله حاکمیت را و خیزش و بعثت جدید اسلام را اولین بار در فضای عالم بوجود آورد....او مطرح کننده، به وجود آورنده و آغازگر بازگشت به حاکمیت اسلام و نظام اسلام است. این را نمیشود دست کم گرفت و سیدجمال را نمیشود با کس دیگری مقایسه کرد. در عالم مبارزات سیاسی، او اولین کسی است که سلطه استعماری را برای مردم مسلمان آن زمان معنا کرد قبل از سیدجمال چیزی به نام سلطه استعماری برای مردم مسلمان حتی شناخته شده نبود. او کسی بود که در ایران، در مصر، در ترکیه، در هند، در اروپا کلا در خاورمیانه در آسیا و در آفریقا سلطه سیاسی مغرب زمین را مطرح کرد و معنا کرد و مردم را به این فکر انداخت که چنین واقعیتی وجود دارد و شما میدانید آن زمان، آغاز عمر استعمار بود.
![](http://images.khabaronline.ir/images/2014/2/position50/2014_2_21_13_12_0.jpg)
اسفندروز بزرگداشت سید جمال الدین اسدآبادی است . به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب "سیدجمال کسی بود که برای اولین بار بازگشت به اسلام را مطرح کرد کسی بود که مساله حاکمیت را و خیزش و بعثت جدید اسلام را اولین بار در فضای عالم بوجود آورد....او مطرح کننده، به وجود آورنده و آغازگر بازگشت به حاکمیت اسلام و نظام اسلام است. این را نمیشود دست کم گرفت و سیدجمال را نمیشود با کس دیگری مقایسه کرد. در عالم مبارزات سیاسی، او اولین کسی است که سلطه استعماری را برای مردم مسلمان آن زمان معنا کرد قبل از سیدجمال چیزی به نام سلطه استعماری برای مردم مسلمان حتی شناخته شده نبود. او کسی بود که در ایران، در مصر، در ترکیه، در هند، در اروپا کلا در خاورمیانه در آسیا و در آفریقا سلطه سیاسی مغرب زمین را مطرح کرد و معنا کرد و مردم را به این فکر انداخت که چنین واقعیتی وجود دارد و شما میدانید آن زمان، آغاز عمر استعمار بود.
امام خمينىپـس از پيروزى انقلاب در تاريخ دهـم اسفنـد 1357 از تهران به قـم آمده بود و تازمان ابتلإ به بيمارى قلبى 2 بهمـن 1358 ) در ايـن شهر بود . حضرتامام خمينىپس از 39 روز مداوا در بيمارستان قلب تهران , مـوقتا در منزلى واقع در منطقه دربند تهران ساكـن شد و سپـس در تاريخ 27 / 2 / 1359 بنا به تمايل خـود به منزلـى محقر متعلق به يكـى از روحـانيـون ( حجه الاسلام ) سيـد مهدى امــــام جمارانـى ) در محله جماران نقل مكـان كـرد و تـا زمـان رحلت در همين منزل ماند .
امام خمينىپـس از پيروزى انقلاب در تاريخ دهـم اسفنـد 1357 از تهران به قـم آمده بود و تازمان ابتلإ به بيمارى قلبى 2 بهمـن 1358 ) در ايـن شهر بود . حضرتامام خمينىپس از 39 روز مداوا در بيمارستان قلب تهران , مـوقتا در منزلى واقع در منطقه دربند تهران ساكـن شد و سپـس در تاريخ 27 / 2 / 1359 بنا به تمايل خـود به منزلـى محقر متعلق به يكـى از روحـانيـون ( حجه الاسلام ) سيـد مهدى امــــام جمارانـى ) در محله جماران نقل مكـان كـرد و تـا زمـان رحلت در همين منزل ماند .
پيرو اعلام 10 تير به عنوان روز ملي خراسان توسط شوراي فرهنگ استان خراسان رضوي به مناسبت روز ورود حضرت امام رضا(ع ) به نيشابور در سال 201ه- ق ؛ و برپايي برنامه هاي متفرقه در اين روز به استحضار مي رساند كهمستند اعلام اين روز كتاب " بهرالنصاب" از مولفي گمنام است كه در صفحه 107مي گويد : آنگاه حضرت امام رضا (ع) روانه شد تا به ولايت نيشابور رسيد آن روزدهم تير ماه قديمبود . در صورتي كه جملهتير ماه قديمبنابر تصريح لغويين در فصل پائيز بود نه در فصل تابستان (فرهنگ فارسي معين1/1177 ؛ لغت نامه دهخدا / ذيل ماده تير ؛ فرهنگ فارسي عميد / ذيل ماده تير؛ فرهنگ نفيسي 2/1018 ) . متاسفانه كلمه قديم در نزد اعلام كنندگان روز ملي خراسان مورد توجه قرار نگرفت و در نتيجه اشتباه در تعيين روز ملي رخ داد .
به پيوست در زير جدول گاهنگاري هجرت حضرت امام رضا (ع) كه مستند به تجزيه و تحليل روايات منقوله از طرف بزرگان شيعه ، بررسي مسيرهايي كه در قرون دوم و سوم هجري قمري مورد تردد كاروان ها قرار مي گرفت ، استخراج روزهاي سال با استفاده از گاهشماري ها و مطابقت دادن گاهشماري هجري قمري بر هجري شمسي با تطبيق آنچه در روايات وارد گرديده وسرانجام استفاده از قرائن محكمديگر همچون وجود قدمگاه ها بوده است ، ارائه مي گردد .
جدول گاه نگاری هجرت حضرت امام رضا(علیه السلام)به شهرهای مسیر از مدینه تا مرو
( 200–201 هـ–ق / 195–196 هـ–ش )
ذی الحجة |
حج تمتع : سه شنبه اول الی پنج شنبه 10 ذی الحجة / 14 تیر الی 23 تیر* |
محرم |
حرکت از مدینه : چهارشنبه 15 محرم / 26 مرداد* |
صفر |
ورود به بصره : یکشنبه سه صفر / 13 شهریور* حرکت از بصره : جمعه هشت صفر /18 شهریور ورود به اهواز : شنبه 16 صفر / 26 شهریور |
ربیع الاول |
حرکت از اهواز : یکشنبه 16 ربیع الاول / 24 مهر ورود به فارس (شیراز) : چهارشنبه 26 ربیع الاول / چهارم آبان |
ربیع الثانی |
حرکت از فارس (شیراز) : دوشنبه یکم ربیع الثانی / نهم آبان ورود به یزد : دوشنبه 22 ربیع الثانی / 30 آبان حرکت از یزد : پنج شنبه 25 ربیع الثانی / سوم آذر |
جمادی الاولی |
ورود به نیشابور : دوشنبه هفتم جمادی الاولی / 14 آذر |
جمادی الثانیة |
حرکت از نیشابور : چهارشنبه 23 جمادی الاولی / 30 اذر ورود به طوس : جمعه 25 جمادی الاولی / 2 دی ورود به سرخس : پنج شنبه اول جمادی الثانیة / 8 دی حرکت از سرخس : یکشنبه 4 جمادی الثانیة / 11 دی ورود به مرو : شنبه 10 جمادی الثانیة / 17 دی* |
رجب و شعبان |
حضور در مرو */ بهمن و اسفند |
رمضان |
اعلام ولایتعهدی : یکشنبه هفتم رمضان / 13 فروردین* |
شوال |
برپایی نماز عید فطر : چهارشنبه اول شوال / ششم اردیبهشت* |
توضیح : تواریخی که با علامت ستاره * مشخص شد از تصریحات راویان حدیث با تطبیق گاهشماری به دست آمد؛ باقی تاريخ ها از طریق مسافات ذکر شده به وسیله جغرافیدانان با قراین موجود در روایات حاصل گردید .
پيرو اعلام 10 تير به عنوان روز ملي خراسان توسط شوراي فرهنگ استان خراسان رضوي به مناسبت روز ورود حضرت امام رضا(ع ) به نيشابور در سال 201ه- ق ؛ و برپايي برنامه هاي متفرقه در اين روز به استحضار مي رساند كهمستند اعلام اين روز كتاب " بهرالنصاب" از مولفي گمنام است كه در صفحه 107مي گويد : آنگاه حضرت امام رضا (ع) روانه شد تا به ولايت نيشابور رسيد آن روزدهم تير ماه قديمبود . در صورتي كه جملهتير ماه قديمبنابر تصريح لغويين در فصل پائيز بود نه در فصل تابستان (فرهنگ فارسي معين1/1177 ؛ لغت نامه دهخدا / ذيل ماده تير ؛ فرهنگ فارسي عميد / ذيل ماده تير؛ فرهنگ نفيسي 2/1018 ) . متاسفانه كلمه قديم در نزد اعلام كنندگان روز ملي خراسان مورد توجه قرار نگرفت و در نتيجه اشتباه در تعيين روز ملي رخ داد .
به پيوست در زير جدول گاهنگاري هجرت حضرت امام رضا (ع) كه مستند به تجزيه و تحليل روايات منقوله از طرف بزرگان شيعه ، بررسي مسيرهايي كه در قرون دوم و سوم هجري قمري مورد تردد كاروان ها قرار مي گرفت ، استخراج روزهاي سال با استفاده از گاهشماري ها و مطابقت دادن گاهشماري هجري قمري بر هجري شمسي با تطبيق آنچه در روايات وارد گرديده وسرانجام استفاده از قرائن محكمديگر همچون وجود قدمگاه ها بوده است ، ارائه مي گردد .
جدول گاه نگاری هجرت حضرت امام رضا(علیه السلام)به شهرهای مسیر از مدینه تا مرو
( 200–201 هـ–ق / 195–196 هـ–ش )
ذی الحجة |
حج تمتع : سه شنبه اول الی پنج شنبه 10 ذی الحجة / 14 تیر الی 23 تیر* |
محرم |
حرکت از مدینه : چهارشنبه 15 محرم / 26 مرداد* |
صفر |
ورود به بصره : یکشنبه سه صفر / 13 شهریور* حرکت از بصره : جمعه هشت صفر /18 شهریور ورود به اهواز : شنبه 16 صفر / 26 شهریور |
ربیع الاول |
حرکت از اهواز : یکشنبه 16 ربیع الاول / 24 مهر ورود به فارس (شیراز) : چهارشنبه 26 ربیع الاول / چهارم آبان |
ربیع الثانی |
حرکت از فارس (شیراز) : دوشنبه یکم ربیع الثانی / نهم آبان ورود به یزد : دوشنبه 22 ربیع الثانی / 30 آبان حرکت از یزد : پنج شنبه 25 ربیع الثانی / سوم آذر |
جمادی الاولی |
ورود به نیشابور : دوشنبه هفتم جمادی الاولی / 14 آذر |
جمادی الثانیة |
حرکت از نیشابور : چهارشنبه 23 جمادی الاولی / 30 اذر ورود به طوس : جمعه 25 جمادی الاولی / 2 دی ورود به سرخس : پنج شنبه اول جمادی الثانیة / 8 دی حرکت از سرخس : یکشنبه 4 جمادی الثانیة / 11 دی ورود به مرو : شنبه 10 جمادی الثانیة / 17 دی* |
رجب و شعبان |
حضور در مرو */ بهمن و اسفند |
رمضان |
اعلام ولایتعهدی : یکشنبه هفتم رمضان / 13 فروردین* |
شوال |
برپایی نماز عید فطر : چهارشنبه اول شوال / ششم اردیبهشت* |
توضیح : تواریخی که با علامت ستاره * مشخص شد از تصریحات راویان حدیث با تطبیق گاهشماری به دست آمد؛ باقی تاريخ ها از طریق مسافات ذکر شده به وسیله جغرافیدانان با قراین موجود در روایات حاصل گردید .
در آذر سال 1334 در شهرستان اروميه چشم به جهان گشود . در سنين كودكي مادرش را از دست داد و دوران دبستان و سيكل و اول دبيرستان را در كارخانه قند اروميه و بقيه تحصيلاتش را در دبيرستان فردوسي اروميه به پايان رساند. بعلت شهادت برادر بزرگش علي كه بدست رژيم خونخوار شاهنشاهي انجام شده بود با مسائل سياسي و فساد دستگاه آشنا شد .
بعد از پايان دوران خدمت سربازي در شهر تبريز با برادرش مهدي فعاليت موثر خود را عليه رژيم آغاز كرد و خود سازي و تزكيه نفس شهيد نيز بيشتر از اين دوران به بعد بوده است . ا هجرت امام«مد ظله العالي»به پاريس عازم پاريس مي شود و از آنجا هم جهت آوردن اسلحه به سوريه ميرود و با پيروزي انقلاب اسلامي به ايران مراجعت، جهت پاسداري از دستاوردهاي انقلاب اسلامي در مراكز نظامي مشغول فعاليت ميشود و با تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در سال 57 به عضويت سپاه درآمده و به عنوان فرمانده عمليات با عناصر دستنشانده امپرياليسم شرق و غرب كه در گروهكها و احزابي كه بلافاصله بعد از پيروزي انقلاب شروع به فعاليت كرده بودند به مبارزه ميپردازد . در عمليات پاكسازي منطقه سرو و آزادسازي مهاباد ، پيرانشهر و بانه نقش مهم و اساسي داشته و در آزاد سازي سنندج با همكاري فرمانده عملياتي منطقه با استفاده از طرحهاي چريكي كمر ضد انقلاب وابسته و ملحد را در منطقه شكسته و باعث گرديد كه سنندج پس از مدتها آزاد گردد شهيد با فرمان امام مبني بر تشكيل ارتش بيست ميليوني مسئول تشكيل و سازماندهي بسيج اروميه شد ودر اين مورد نقش فعالانه و موثري ايفا نمود . هميشه از بسيجي ها و از قدرت الهي آنها سخن مي گفت . با شروع جنگ تحميلي جهت مبارزه با بعثيون كافر به جبهه آبادان شتافت و دو ماه بعد مراجعت نمود . مدتي در شهرداري بصورت افتخاري در سمت مسئول بازرسي مشغول خدمت گرديد و چون كار اداري نتوانست روح بزرگ او را آرام كند مجدداً عازم جبهه آبادان شد و فرماندهي خط مقدم ايستگاه 7 آبادان را بعهده گرفته و به سازماندهي نيروهاي مردمي پرداخت . وي در زمره خاطراتش كه از بسيجي ها صحبت ميكرد ميگفت كه دو سه تا نوجوان بودند هر هر قدر اصرار كرديم كه پشت جبهه كار كنند قبول نكردند و شروع كردند به گريه كردن كه بايد ما در خط مقدم باشيم و ميگفت : اينها به انسان نيرو مي دهند و باعث تقويت ايمان در آدمي ميشوند . بعد از بازگشت مرتب از مزاياي جنگ كه بقول امام اين جنگ يك نعمت است كه فرزندان اين مملكت را الهي كرده و آنها را از زندگي دنيايي به معنويت كشانده است . حميد براي مدتي از سوي جهاد سازندگي مسئوليت پاكسازي مناطق آزاد شده كردنشين در منطقه سرو را عهده دار گرديد كه در آن شرايط كمتر كسي ميتوانست چنان مسئوليتي را بپذيرد . سپس بعنوان مسئول كميته برنامه ريزي جهاد استان تعييين شد و چون در هر حال جنگ را مسئله اصلي ميدانست و ميانديشيد كه در جبهه مفيدتر است حضور دائمياش را در جبهه هاي نبرد با صدام متجاوز از عمليات فتحالمبين شروع نمود ، در عمليات بيتالمقدس فرمانده گردان تيپ نجف اشرف بود و با تلاشي كه نمود نقش موثري در گشودن دژهاي مستحكم صداميان در ورود به خرمشهر را داشت و بالاخره با لشكر اسلام پيروزمندانه وارد خرمشهر شد و بعد از عمليات رمضان براي فعاليت دائمي در سپاه پاسدارن مصمم گرديد . در عمليات موفقيتآميز «مسلمبنعقيل» بعنوان مسئول خط تيپ عاشورا استقامتش در ارتفاعات سومار يادآور صبوري و شجاعت ياران امام حسين (علیه السلام ) بود كه چندين بار خودش در جنگ تن به تن و پرتاب نارنجك دستي به صداميان شركت نمود و از ناحيه دست مجروح شد و بر حسب شايستگي كه كسب نمود از طرف فرماندهي كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به عنوان فرمانده تيپ حضرت ابوالفضل (علیه السلام ) منصوب گرديد . بعد از عمليات والفجر مقدماتي بعنوان معاون لشكر 31 عاشورا راه مولايش حسين بن علي (علیه السلام) را ادامه داد استقامت و تدابيرش در مقابل صداميان هميشه براي يارانش الگو بود شركت در عملياتهاي والفجر 1 و2 و4 از افتخاراتش بود كه هميشه دوش بدوش برادران رزمنده بسيجياش در خطوط اول حمله شركت داشت و با خونسردي زيادي كه داشت هميشه فرماندهان زير دستش را به استقامت و تحمل شدايد صحنه هاي نبرد ترغيب مينمود و به آنها ياد ميداد كه چگونه با دست خالي از امكانات مادي در مقابل دشمن كه سراپا پوشيده از زره و پيشرفته ترين امكانات جنگي عصر حاضر ميباشد فقط بااتكاء به ايمان و روش حسيني بايد جنگيد .
در آذر سال 1334 در شهرستان اروميه چشم به جهان گشود . در سنين كودكي مادرش را از دست داد و دوران دبستان و سيكل و اول دبيرستان را در كارخانه قند اروميه و بقيه تحصيلاتش را در دبيرستان فردوسي اروميه به پايان رساند. بعلت شهادت برادر بزرگش علي كه بدست رژيم خونخوار شاهنشاهي انجام شده بود با مسائل سياسي و فساد دستگاه آشنا شد .
بعد از پايان دوران خدمت سربازي در شهر تبريز با برادرش مهدي فعاليت موثر خود را عليه رژيم آغاز كرد و خود سازي و تزكيه نفس شهيد نيز بيشتر از اين دوران به بعد بوده است . ا هجرت امام«مد ظله العالي»به پاريس عازم پاريس مي شود و از آنجا هم جهت آوردن اسلحه به سوريه ميرود و با پيروزي انقلاب اسلامي به ايران مراجعت، جهت پاسداري از دستاوردهاي انقلاب اسلامي در مراكز نظامي مشغول فعاليت ميشود و با تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در سال 57 به عضويت سپاه درآمده و به عنوان فرمانده عمليات با عناصر دستنشانده امپرياليسم شرق و غرب كه در گروهكها و احزابي كه بلافاصله بعد از پيروزي انقلاب شروع به فعاليت كرده بودند به مبارزه ميپردازد . در عمليات پاكسازي منطقه سرو و آزادسازي مهاباد ، پيرانشهر و بانه نقش مهم و اساسي داشته و در آزاد سازي سنندج با همكاري فرمانده عملياتي منطقه با استفاده از طرحهاي چريكي كمر ضد انقلاب وابسته و ملحد را در منطقه شكسته و باعث گرديد كه سنندج پس از مدتها آزاد گردد شهيد با فرمان امام مبني بر تشكيل ارتش بيست ميليوني مسئول تشكيل و سازماندهي بسيج اروميه شد ودر اين مورد نقش فعالانه و موثري ايفا نمود . هميشه از بسيجي ها و از قدرت الهي آنها سخن مي گفت . با شروع جنگ تحميلي جهت مبارزه با بعثيون كافر به جبهه آبادان شتافت و دو ماه بعد مراجعت نمود . مدتي در شهرداري بصورت افتخاري در سمت مسئول بازرسي مشغول خدمت گرديد و چون كار اداري نتوانست روح بزرگ او را آرام كند مجدداً عازم جبهه آبادان شد و فرماندهي خط مقدم ايستگاه 7 آبادان را بعهده گرفته و به سازماندهي نيروهاي مردمي پرداخت . وي در زمره خاطراتش كه از بسيجي ها صحبت ميكرد ميگفت كه دو سه تا نوجوان بودند هر هر قدر اصرار كرديم كه پشت جبهه كار كنند قبول نكردند و شروع كردند به گريه كردن كه بايد ما در خط مقدم باشيم و ميگفت : اينها به انسان نيرو مي دهند و باعث تقويت ايمان در آدمي ميشوند . بعد از بازگشت مرتب از مزاياي جنگ كه بقول امام اين جنگ يك نعمت است كه فرزندان اين مملكت را الهي كرده و آنها را از زندگي دنيايي به معنويت كشانده است . حميد براي مدتي از سوي جهاد سازندگي مسئوليت پاكسازي مناطق آزاد شده كردنشين در منطقه سرو را عهده دار گرديد كه در آن شرايط كمتر كسي ميتوانست چنان مسئوليتي را بپذيرد . سپس بعنوان مسئول كميته برنامه ريزي جهاد استان تعييين شد و چون در هر حال جنگ را مسئله اصلي ميدانست و ميانديشيد كه در جبهه مفيدتر است حضور دائمياش را در جبهه هاي نبرد با صدام متجاوز از عمليات فتحالمبين شروع نمود ، در عمليات بيتالمقدس فرمانده گردان تيپ نجف اشرف بود و با تلاشي كه نمود نقش موثري در گشودن دژهاي مستحكم صداميان در ورود به خرمشهر را داشت و بالاخره با لشكر اسلام پيروزمندانه وارد خرمشهر شد و بعد از عمليات رمضان براي فعاليت دائمي در سپاه پاسدارن مصمم گرديد . در عمليات موفقيتآميز «مسلمبنعقيل» بعنوان مسئول خط تيپ عاشورا استقامتش در ارتفاعات سومار يادآور صبوري و شجاعت ياران امام حسين (علیه السلام ) بود كه چندين بار خودش در جنگ تن به تن و پرتاب نارنجك دستي به صداميان شركت نمود و از ناحيه دست مجروح شد و بر حسب شايستگي كه كسب نمود از طرف فرماندهي كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به عنوان فرمانده تيپ حضرت ابوالفضل (علیه السلام ) منصوب گرديد . بعد از عمليات والفجر مقدماتي بعنوان معاون لشكر 31 عاشورا راه مولايش حسين بن علي (علیه السلام) را ادامه داد استقامت و تدابيرش در مقابل صداميان هميشه براي يارانش الگو بود شركت در عملياتهاي والفجر 1 و2 و4 از افتخاراتش بود كه هميشه دوش بدوش برادران رزمنده بسيجياش در خطوط اول حمله شركت داشت و با خونسردي زيادي كه داشت هميشه فرماندهان زير دستش را به استقامت و تحمل شدايد صحنه هاي نبرد ترغيب مينمود و به آنها ياد ميداد كه چگونه با دست خالي از امكانات مادي در مقابل دشمن كه سراپا پوشيده از زره و پيشرفته ترين امكانات جنگي عصر حاضر ميباشد فقط بااتكاء به ايمان و روش حسيني بايد جنگيد .
ابوجعفر محمدبن محمد معروف به خواجه نصيرالدين در سال 597 ق در طوس به دنيا آمد. ابتدا علوم عقلي و نقلي و حكمت مشاء و سپس رياضيات، فقه، فلسفه، نجوم و ادبيات را آموخت و در علوم روز به استادي تمام رسيد.
وي چند سال پس از حمله سپاه چنگيزخان مغول، به قلعه اسماعيليه پناه برد و در آنجا نيز از تاليف و نگارش باز نايستاد. با غلبه سپاه مغول بر اسماعيليان، وي به خدمت هولاكوخان فرمانرواي وقت مغول پيوست و با استفاده از نفوذ خود، از كشتار مردم و دانشمندان و تخريب آثار فرهنگي و علمي و غارت شهرها و روستاها جلوگيري نمود. پس از فتح بغداد و سقوط عباسيان، خواجه نصير ماموريت يافت تا رصدخانه مراغه را ترتيب دهد. او جماعتي از رياضيدانان بزرگ را گردآورد و كار احداث رصدخانه را در سال 657 ق آغاز كرد. خواجه، با اين كار، عالمان بزرگ زمان را كه پراكنده بودند در يك مكان، جمع كرد و همچنين كتابخانهاي عظيم در محل رصدخانه مراغه احداث نمود. وي براي تهيه كتابهاي مورد نظر، كتبي از بغداد، شام و شمال آفريقا و اطراف و اكناف ايران فراهم نمود و كتابخانهاي با بيش از 400 هزار جلد كتاب، ايجاد كرد. عمر خواجه از اين پس در خدمات علمي گذشت.
وي يكي از بزرگترين بنيانگذاران كلام شيعه بود و ضمن تاييد حكمت ابنسينا، به شرح مشكلات اشارات پرداخت. وي همچنين آثار متعددي را در علوم مختلف به نگارش درآورد كه اخلاق ناصري، تجريد العقايد، زيج ايلخاني، اوصاف الاشراف، اساسُ الاقتباس و تذكره نصيريه و بيش از 60 اثر ديگر در اصول دين، منطق، هندسه، هيئت، نجوم، عروض و شعر از آن جملهاند. خواجه نصيرالدين در سال 672 در 75 سالگي درگذشت و در كاظمين به خاك سپرده شد.
اين روز را به منزله روزي براي بزرگداشت مهندسان، روز مهندس نيز ناميدهاند.